صفحات

۱۳۹۹ خرداد ۱۹, دوشنبه

درد ما را نیست درمان الغیاث

نویسنده: صادق محبی
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد یا یونیسف، در پیوند به وضعیت کودکان در افغانستان، گزارشی در سه نسخه‌ی انگلیسی، دری و پشتو منتشر کرد. در متن انگلیسی واژه‌ها به صورت دقیق و کارشناسی شده استفاده شده است؛ اما در متن دری و پشتو کاملا متفاوت است. با کمال تأسف این گزارش به صورت غیرحرفه‌ای، ناشیانه و توهین‌آمیز ترجمه شده است. کلمه (injured) که در متن اصلی انگلیسی آمده است، معنای زخمی و مجروح شدن را می‌دهد. اما در ترجمه‌ی فارسی و پشتو، این واژه «معلول»، «معیوب» و «ضرب و شتم» برگردان شده است.
برگردان غلط معنای کلمه (injured) یونسیف باعث شده است که رسانه‌های مطرح افغانستان ضمن این که دنباله‌رو خطای مترجمان یونسیف شوند، از تعاریف دیگری که سبب توهین به افراد دارای معلولیت می‌شود استفاده کنند و مسأله‌ی مهم دیگر این که تنها تحریف واژه‌ی مورد نظر نیست بلکه بدتر از آن کاربرد واژه‌ی توهین‌آمیز «معیوب» است.
یونیسف با تهیه‌ی این گزارش، با تقبل هزینه‌های هنگفت مالی و با به جان خریدن صدها خطر بالقوه، در تلاش آگاهی‌دهی و دادخواهی مبتنی بر شواهد، مدارک و مستندات در برابر خطراتی است که کودکان افغانستان را تهدید می‌کند؛ اما برخورد سهل‌انگارانه و غیرحرفه‌ای مترجمان یونسیف در این خصوص بر کارکرد مهم این نهاد معتبر جهانی تأثیر منفی می‌گذارد و از اهمیت فعالیت‌های تحقیقاتی‌اش می‌کاهد. اقداماتی ناسنجیده، غیر مسؤولانه و توهین‌آمیز آنان به پدیده‌ی معلولیت، باعث شده است که اشخاص دارای معلولیت، بی‌رحمانه مورد تاخت و تاز واژه‌ها قرار بگیرند و معیوب معرفی شوند و کرامت انسانی آنان آشکارا نقض شود. کارکردهای اساسی یونسیف نباید خواسته و ناخواسته توسط مسؤولان صرفا معاش بگیر آن، ضرب صفر شود. این سهل‌انگاری یونیسف باعث شده که افراد دارای معلولیت افغانستان بار دیگر در رسانه‌ها فرودست‌تر از سایر اقشار جامعه معرفی شوند.
یکم: روزنامه‌ی مطرح و با سابقه‌ی هشت صبح، این گزارش را با استفاده از واژه‌ی «معیوب» منتشر کرد. باید یادآور شویم بین «معلولیت» و «معیوبیت» تمایز جدی وجود دارد. این دو با هم مترادف نیست و نباید به جای هم استفاده شود. اشخاص دارای معلولیت، «معیوب» یا «معیوبان» نیستند. معیوب، مشخصات، برداشت و تعریف خود را در جامعه دارد. با توجه به اوصافی که جامعه از معیوب دارد، ممکن است یک شخص دارای معلولیت در عین حال یک معیوب هم باشد و همین گونه افرادی که معلولیت ندارند نیز می‌توانند یک معیوب باشند.
مثلا یک دزد را می‌توان معیوب معرفی کرد؛ اما این دزد را نمی‌توان یک فرد دارای معلولیت خطاب کرد. معلولیت یک تنوع بشری است و این تنوع نباید به عناوین مختلف مورد تاخت و تاز قرار بگیرد. هم‌چنین مترادف دانستن و استفاده کردن معیوب و اطلاق آن تنها به اشخاص دارای معلولیت نادرست، توهین‌آمیز و خلاف واقعیت می‌باشد.

دوم: تلویزیون پربیننده‌ی طلوع نیوز نیز از این کاروان عقب نماند و بی‌محابا به کاروان سهل‌انگاران و بی‌توجهان پیوست. نکته‌ی دیگر این که برداشت نادرست، تحریف و ناهماهنگی در زبان‌های مختلف نشراتی این رسانه به وضوح دیده می‌شود. مثلا تلویزیون طلوع نیوز در بخش انگلیسی، هر دو واژه‌ی (maimed) و (injured) را هم‌زمان استفاده کرده است. لغت (maimed) نیز به معلول شدن نزدیک است. طلوع نیوز فارسی و پشتو مانند رسانه‌های دیگر از معلول شدن نام برده است. تنها تفاوت طلوع نیوز در این قسمت، عدم استفاده واژه‌ی «معیوب» است؛ اما تحریف و برداشت سوء، هنوز پابرجا است و در واقع نوعی دست‌کاری و تحریف در یافته‌های گزارش تلقی می‌شود.
سوم: روزنامه‌ی وزین اطلاعات روز، گزارش یونسیف را با این تیتر «کودکان با آینده‌ی نامعلوم؛ روزانه نُه کودک در کشور کشته و معیوب می‌شوند» به نشر رسانده است که برداشت و ترجمه‌ی آن اشتباه است. با توجه به متن اصلی گزارش یونسیف، روزنامه به جای زخمی و یا مجروح از واژه معیوب استفاده کرده است که می‌تواند مخاطب را به اشتباه بیندازد.
روزنامه‌ی پرمخاطب اطلاعات روز، پا را فراتر گذاشته و در گزارش کوتاه ویدیویی (صفحه‌ی فیس‌بوک و یوتیوب) که در پانزدهم دسامبر پیرامون زندگی یکی از کمیشنران کمیسیون مستقل حقوق بشر که دارای معلولیت بینایی است، همگانی کرد. این روزنامه در گزارشی این بانو را ناتوان بینایی معرفی کرده است. در حالی که در سرتاسر گزارش تلاش شده است که اشخاص دارای معلولیت را ناتوان و یا کم‌توان معرفی نکند و از کارکردهای وی منحیث یک نمونه‌ی موفق؛ و توان‌مندی این قشر یاد کرده است.
شخص مورد نظر گزارش روزنامه، دارای معلولیت بینایی است نه ناتوانی بینایی. بین این دو واژه تفاوت‌های بسیار وجود دارد؛ یکی بر ناتوانی تمرکز دارد و دیگری بر نابینایی که جزئی از دسته‌ی معلولیت است. البته واژه‌ی روشن‌دل هم استفاده شده است که از لحاظ مثبت‌نگری نسبتا خوب است و بر روشن‌ضمیری تمرکز دارد؛ اما در دنیای واقعیت، درست نیست. از یک طرف بین افراد دارای معلولیت بینایی و آنانی که معلولیت بینایی ندارند، تفکیک قایل شده و از جانب دیگر دل‌بینایی و روشن‌دلی را ویژه‌ی نابینایان می‌داند که بازهم درست نیست. دل‌بینایی خواستنی به نظر می‌رسد، هر که دنبالش بود روشن‌دل می‌شود و اگر نخواست نمی‌شود. ممکن یک نابینا هم‌زمان یک روشن‌دل باشد؛ ولی تمام نابینایان روشن‌دلان و روشن‌ضمیران نیستند و همین گونه تمام بینایان دل‌تاریک و ناروشن‌ضمیر نیستند. اختصاص روشن‌دلی بر نابینایان غلو و اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد؛ اما از کلمات منفی دیگر بهتر است؛ هرچند که قرین به واقعیت و شامل همه‌ی این قشر نمی‌شود.
چهارم: بی‌بی‌سی فارسی با در نظرداشت سابقه‌ی طولانی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌دهی و منیحث یک رسانه‌ی معتبر نیز اشتباه رسانه‌های مطرح داخلی افغانستان را مرتکب شده است. از بی‌بی‌سی توقع نشر گزارش غیر مسلکی نمی‌رفت. با توجه به امکانات و منابع مالی گسترده‌اش حداقل در گزینش واژه از کلمات حرفه‌ای استفاده می‌کرد. با تأسف که بی بی سی هم نگاهی غیر حرفوی داشته و دست به تحریف گزارش یونسیف زده است. بی بی سی مانند رسانه‌های داخلی، واژه‌ی (injured) را معیوب نه بلکه معلول معنا کرده است در حالی که به جای استفاده از کلمه‌ی معلول از کلمه زخمی باید استفاده می‌شد. معلول و زخمی با هم فرق دارد.

و اما همه را نباید به یک چوب راند؛ به طور مثال بنگاه رسانه‌ای آریانا نیوز، روزنامه‌ی صبح کابل و تلویزیون یک در مقابل واژه‌ها حساسیت و دقت بیشتر به خرج داده اند. ترجمه‌ی این سه رسانه متفاوت از خود دست‌اندرکاران یونسیف می‌باشد.
نکات قابل توجه
کشته شدن و جراحت برداشتن پیامد حملات مسلحانه و خشونت‌آمیز می‌باشد؛ اما، اگر این طور مطرح شود که آسیب‌دیدگان فقط کشته و یا معلول می‌شوند، درست به نظر نمی‌رسد. ممکن پیامد رفتارهای خشونت‌بار و مسلحانه برای برخی از آسیب‌دیدگان در کوتاه‌مدت و یا درازمدت معلول شده باشد؛ اما به هیچ وجه زخمی شدن مساوی با معلول شدن فوری آنان نیست. زخمی شدن، جراحت برداشتن و یا هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتن می‌تواند یکی از علت‌های معلولیت باشد؛ اما معلولیت و جراحت برداشتن در عرض هم قرار نمی‌گیرد.
سازمان‌های بین‌المللی در موارد این چنینی، اصل گزارش و تحقیقات شان را به زبان انگلیسی نشر می‌کنند و رسانه‌ها هم اگر به متن اصلی دسترسی می‌داشتند، و یا مرور می‌کردند شاید سهل‌انگاری و بی‌توجهی شان کمتر می‌بود.
نتیجه‌گیری و راه‌کار
زخمی شدن باعث معلولیت می‌شود؛ اما زخمی معلول نیست. برخورد توهین‌آمیز رسانه‌ها در افغانستان هنوز بخشی از رفتار رایج رسانه‌ای است و تغییراتی هم که بعضا رونما می‌شود زیربنایی نبوده است. گاهی به ملحوظات شخصی ممکن نوشته و گزارش یک رسانه خوب باشد؛ ولی در دفعات بعد دیده می‌شود که به عقب بر می‌گردیم. پیامد استفاده‌ی کلمات ناپسند و توهین‌آمیز نه تنها که برای اشخاص دارای معلولیت زیان‌بار است، بلکه جامعه را نیز تشویق به کاربرد آن می‌کند. مسؤولیت‌های مهم شهروندی، احترام متقابل، پذیرش تنوع و ظرفیت‌های متفاوت را کم‌رنگ می‌کند. وقتی که کسی را دارای عیب بدانیم واضح است که او را دارنده‌ی حق برابر و مسؤول متقابل هم نمی‌دانیم.
رسانه‌ها باید در استفاده‌ی کلمه‌ها و مفاهیم دقت لازم را داشته باشند و از کلماتی که بار منفی، حقیر شمردن، معلولیت‌ستیزی و توهین‌آمیز دارد، بپرهیزند. رسانه‌ها جدا از برنامه‌های بازرگانی، مبلغان هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و کرامت‌پسند شهروندی نیز استند. تأثیرگذاری پیام و مفاهیم انسانیت‌محور رسانه‌ها بر هیچ کسی پوشیده نیست و از نقش مؤثر آگاهی‌دهی مناسب، روش‌مند و کرامت گفتاری‌محور خود نباید فارغ شوند.
بنا بر این، رسانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی به ویژه نهادهای حقوق بشری و مدنی نباید از ادبیات و کلمات زننده، تحقیرآمیز، کوچه‌بازاری و ناتوان‌کننده استفاده کنند.
نهادهای مدافع حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت مانند؛ وزارت دولت در امور شهدا و معلولین، کمیسیون مستقل حقوق بشر، کمیته‌ی دادخواهی حقوق اشخاص دارای معلولیت و سایر فعالان، در این رابطه آگاهی‌دهی و دادخواهی کنند تا از تکرار رفتارهای توهین‌آمیز پیش‌گیری شود.
مسؤولان یونسیف افغانستان، ضمن این که باید از جامعه‌ی معلولان معذرت بخواهند، توضیح دهند که چرا خوراک نادرست، توهین‌آمیز و غیر واقعی برای رسانه‌ها فراهم کرده اند و هم‌چنان ترجمه‌ی گزارش را بازنگری کرده و نسخه‌ی اصلاح شده را مجددا نشر کنند و متعهد به عدم تکرار آن شوند.
نوت: این نوشته در روزنامه صبح کابل به نشر رسیده است.
لینک ویب سایت: 

۱۳۹۸ آذر ۱۶, شنبه

معلولیت و مسؤولیت‌های همگانی

امسال نهادهای مختلف از روز جهانی اشخاص دارای معلولیت گرامی‌داشت کردند که در نوع خودش دارای تفاوت‌های عمده‌ای نسبت به سال‌های پیشین بود.
یک: کمیسیون‎‌های مستقل حقوق بشر و اصلاحات اداری و خدمات ملکی برای تجلیل از این مناسبت رسمی به طور مشترک برنامه دایر کردند. مجلس این دو نهاد تنها یک گرامی‌داشت معمول و رایج  نبود تا سخنرانان بیایند پیرامون این روز صحبت کنند و بعد بروند. آن‌چه برنامه‌ی این دو کمیسیون را برجسته می‌ساخت، تعهد عملی و اجرایی گام‌های بعدی بود. به طور مثال؛ کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی «طرزالعمل استخدام اشخاص دارای معلولیت در خدمات ملکی» را امضا و اجرایی کرد تا نهادهای ناظر بر وضعیت حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت، بتوانند از روند تطبیق آن نظارت کرده و گزارش‌دهی کنند. این طرزالعمل گام بنیادین در راستای حمایت و اراده‌ی سیاسی  از حق کار و مشارکت در روند خدمات ملکی کشور پنداشته می‌شود. دستورالعمل متذکره نه تنها بر استخدام و کاریابی اشخاص دارای معلولیت پرداخته بلکه ظرفیت پروری را نیز جزئی از کار مناسب برای این گروه اجتماعی دانسته است.
دوم: نکته‌ی دیگری که در این برنامه قابل تأمل است و نیاز به الگوبرداری همگانی دارد؛ تقدیر از اداره‌ی دادستانی کل به خاطر استخدام بیشترین تعداد کارکنان و کارمندان اشخاص دارای معلولیت در سکتور خدمات ملکی، بود. دادستانی کل، در ظرف یک سال گذشته توانست شصت تن از اشخاص دارای معلولیت متخصص و واجد شرایط کار را جذب کند. هرچند که به لحاظ کمی هنوز قابل ملاحظه نیست؛ زیرا حداقل سه در صد کارمندان ادارات دولتی را باید اشخاص دارای معلولیت واجد شرایط تشکیل دهند؛ اما با آن هم این حرکت، مؤثر، کارا و نمونه برای سایرین می‌باشد. اقدام نمادین اهدای لوح سپاس به دادستانی کل می تواند نقش و مسؤولیت همگانی را بیشتر نمایان کند.
متعاقبا اداره‌ی دادستانی کل به تاریخ ۱۲ قوس ۱۳۹۸ ده بست مسلکی جدید را برای اشخاص دارای معلولیت به اعلان گذاشت.
سوم: برای اولین بار طی دو دهه‌ی اخیر، ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان میزبان مجلس گرامی داشت از این روز بود. بر علاوه‌ی مقام‌های عالی‌رتبه‌ی دولتی، رییس‌جمهور هم در برنامه حضور یافت و پیرامون حقوق این قشر صحبت کرد. رییس‌جمهور از توانایی‌ها و ظرفیت‌های مختلف بالقوه‌ی اشخاص دارای معلولیت یاد کرد، بر اصلاح ساختارها جهت رسیدگی به مشکلات و چالش‌های آن‌ها تأکید کرده و خواهان سهم همگانی از جمله سکتور خصوصی در فراهم‌سازی خدمات متناسب به نیاز این قشر شد. برگزاری گرامی‌داشت از روز جهانی اشخاص دارای معلولیت در قصر سلام‌خانه‌ی ارگ ریاست‌جمهوری یک گام بزرگ و تاریخی می‌باشد تا معلولیت و رسیدگی به حقوق آنان بیشتر از پیش همگانی و نهادینه شود.
قبل بر این، نیز قصر سپیدار میزبان گرامی‌داشت از روز جهانی عصای سفید  (پانزدهم اکتوبر) بود که نشان‌دهنده‌ی اهمیت و حساس بودن موضوع معلولیت است؛ اما نیاز است تا دولت و ادارات به صورت دوام‌دار به این امر بپردازند. گرامی‌داشت‌ها می‌تواند نقطه‌های آغاز باشد؛ اما پی‌گیری و تداوم آن نیاز جدی است تا همان تعهدات و برنامه‌ها جنبه‌ی تطبیقی پیدا کند.
چهارم وزارت‌های داخله، اطلاعات و فرهنگ و برخی ادارات دولتی و غیر دولتی دیگر نیز از این روز به نحوی تجلیل به عمل آورده و پیرامون ساحات کاری مرتبط به معلولیت صحبت کردند.
وزارت دولت در امور شهدا و معلولین در برگزاری این روز به ویژه در ارگ و قصر سپیدار سهم و نقش بارزی را ایفا کرده است. از وزارت دولت در امور شهدا و معلولین توقع بیشتر می‌رود تا نه تنها در گرامی‌داشت‌ها سهم بگیرد بلکه بر نقش نظارتی، برنامه‌ریزی، دادخواهی و آگاهی‌دهی نیز با در نظرداشت تخصص، مسلک و حوزه‌ی مسؤولیت کاری‌اش توجه جدی کند.
پنجم: ویژگی دیگر امسال پوشش خبری وسیع از تجلیل روز جهانی اشخاص دارای معلولیت بود. بنگاه‌های رسانه‌ای چاپی، دیداری و شنیداری کشور به این روز خوب پرداختند و هر یک بر بخشی از زندگی جامعه‌ی معلولیت توجه کردند؛ اما مهم‌ترین بخش، تمرکز روزنامه‌ی صبح کابل به مناسبت این روز و برجسته‌سازی زوایای پیدا و پنهان زندگی اشخاص دارای معلولیت می‌باشد. این تمرکز و توجه روزنامه‌ی صبح کابل را می‌توان ویژه‌نامه‌ای دانست که نشان‌دهنده‌ی حس مسؤولیت مجریان آن به خاطر رساندن صداهای ناشنیده است.
تا هنوز هیچ رسانه‌ی مستقل و آزادی این‌گونه به مسائل مرتبط به معلولیت ویژه‌نامه‌ای اختصاص نداده بود. آگاهی‌دهی و اطلاع‌رسانی مناسب و درست از وضعیت حقوق و دیدگاه جامعه‌ی معلولیت، برای شمولیت همگانی این قشر گام موثری است؛ چون هر قدر جامعه، اشخاص دارای معلولیت و خانواده‌ها از مسؤولیت‌های متقابل شهروندی، حقوق اشخاص دارای معلولیت و همین گونه ظرفیت و توان‌مندی آنان آگاه باشند به همان اندازه نگاه و رفتار جامعه مسؤولانه و شهروند‌محور می‌شود. خوش‌بختانه روزنامه‌ی صبح کابل در قالب مقالات و مصاحبه‌های مختلف؛ دیدگاه‌های خود اشخاص دارای معلولیت را که پیرامون زندگی، جامعه و نقش متقابل شهروندی شان خوب به تحلیل گرفته، کالبد شکافی کرده است. امید می‌رود  که سایر بن‌گاه‌های رسانه‌ای از ابتکار این روزنامه ایده‌برداری کرده تا مسؤولیت و نقش خویش  را در قبال اشخاص دارای معلولیت کرده باشند.
شعار جهانی امسال بر شمولیت و رهبری خود اشخاص دارای معلولیت در تطبیق، نظارت و گزارش‌دهی اهداف توسعه‌ی پایدار متمرکز است. تحقق نقش رهبری اشخاص دارای معلولیت در برنامه‌های توسعه‌ی پایدار، زمانی بدست می‌آید  که برنامه‌های ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پروری برای این قشر در سطوح مختلف توسط مجریان امور دولتی و غیر دولتی روی دست گرفته شود. برنامه‌های رهبری به صورت دوام‌دار، تخصصی و متناسب به خواست و ظرفیت خود اشخاص دارای معلولیت کارشناسی و پی‌ریزی شود. طرح برنامهها مهم به نظر می‌رسند؛ اما تطبیق، بودجه‌یابی، نظارت و گزارش‌دهی از روند برنامه‌های رهبری مهم‌تر از آن است. ضرور پنداشته می‌شود تا در برنامه‌ریزی‌ها از تجربه، ظرفیت و توان‌مندی خود اشخاص دارای معلولیت که هم تصمیم‌گیرنده و نیز مستفید شونده باشند، به صورت فراگیر و همه‌جانبه استفاده‌ی اعظمی صورت گیرد

لینک سایت روزنامه صبح کابل:
1: لینک نسخه پی دی ایف:
2: لینک ویب سایت:
3: لینک فیس بوک روزنامه صبح کابل:



۱۳۹۸ آذر ۱۲, سه‌شنبه

روزی برای رهبری و شمولیت فراگیر


روز جهانی اشخاص دارای معلولیت فرصتی است تا باردیگر بر بهره مندی برابر حقوق بشری آنان تأکید کنیم. از زمان آغاز این روز جهانی الی اکنون شعارهای مختلفی همه ساله برای این روز توسط سازمان ملل متحد مشخص می شود. انتخاب شعار در گام نخست، برجسته سازی موضوعی است که در سال پیشرو باید به آن پرداخته شود. و همزمان بمعنای آن است که دولت ها و سایر نهادهای مسوول الی سال بعد متعهد می شوند تا زیربناهای تطبیق شعار را بصورت همه جانبه برنامه ریزی کنند.

شعار سال های اخیر بیشترین تأکید بر شمولیت کامل و مؤثر اشخاص دارای معلولیت در اهداف توسعه پایدار دارد. به همین دلیل، در سال های پسین بخشی از اهداف توسعه پایدار با در نظرداشت سهم، نقش و مسوولیت های اشخاص دارای معلولیت و فراهم سازی زمینه بهره مندی آن توسط دولت ها بیشتر از پیش نمایان می گردد.
شعار جهانی امسال تأکید بر شمولیت و نقش رهبری خود اشخاص دارای معلولیت در اهداف توسعه پایدار دارد. توسعه پایدار زمانی تحقق می یابد که اشخاص دارای معلولیت نقش محوری و تصمیم گیرنده خود را از ابتدا الی ختم برنامه بصورت مؤثر و کارا بازی کنند؛ چون آنان تنها مستفید شونده این بخش نیستند، بلکه بازیگر کلیدی روند توسعه اند.
اشخاص دارای معلولیت زمانی می توانند نقش و مسوولیت همگانی و کلیدی اش را در برنامه ریزی، تطبیق و نظارت از برنامه های توسعه پایدار ایفا کنند که از توانمندی رهبری مسلکی و مسوولانه برخوردار شده باشند. این امر آوانی بدست می آید که مجریان دولتی، غیر دولتی و نهادهای دست اندرکار جامعه معلولیت سیاست های واقعبینانه اجرایی را بصورت همه شمول، درازمدت، تخصصی و برنامه محور روی دست گیرند.
اشخاص دارای معلولیت توانمند، متخصص و متعهد به ارزش های برابری و حقوق بشر می توانند گام های اساسی و همه شمول را برای برخورداری برابر حقوق بشری شان و نیز برای توسعه و آبادانی کشور بردارند. به هر اندازه که اشخاص دارای معلولیت توانمند گردند به همان پیمانه جامعه از توانایی و ظرفیت های آنان مستفید می شود.
بیاییم برای جامعه فراگیر و همه شمول بصورت مشترک دادخواهی کنیم. از توانمندی، ظرفیت و فهم متفاوت استفاده بهینه نماییم. تفاوت ها را ارج نهیم. احترام متقابل، حق برخورداری برابر حقوق بشری و توسعه پایدار برای همه را تقویت کنیم.
روز جهانی اشخاص دارای معلولیت مبارک باد!
نوت: لینک نوشته در صفحه فیس بوک: 

۱۳۹۸ مرداد ۳, پنجشنبه

اشخاص دارای معلولیت و ساختارهای تصمیم گیرنده


بلاخره بعد ازماه ها انتظار، حکومت وحدت ملی از انتخاب رییس و اعضای کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان خبر داد. خانم شهرزاد اکبر بعنوان رییس تعیین گردید. این بار، بر خلاف سه دوره قبل حضور اشخاص دارای معلولیت در هیئت رهبری کمیسیون مشاهده می گردد. در گذشته بنا بر هر دلیلی چنین امری در نظر گرفته نشده بود. خانم #بنقشه_یعقوبی به نمایندگی از جامعه معلولیت در ترکیب رهبری کمیسیون مستقل حقوق بشر حضور یافته است. خبر انتخاب خانم یعقوبی برای جامعه معلولیت که سالها برای حضور در سطوح بلند تصمیم گیری کشور مبارزه و دادخواهی نموده است، نهایت خوشحال کننده، امیدبخش و گامی به پیش تلقی می شود. در ساختار جدید رهبری کمیسیون اشخاص متخصص، متعهد و متجرب در زمینه حقوق بشر و جامعه مدنی بوضوح دیده می شود و اما گزینش جدید برای اشخاص دارای معلولیت و به ویژه نهادهای فعال حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت یک گام مناسب، فراگیر و مثبت پنداشته می شود.
انتخاب یک کمیشنر دارای معلولیت ثمره سال ها تلاش، فعالیت، دادخواهی و آگاهی دهی فعالین حقوق بشری عرصه معلولیت در کشور می باشد. در گام نخست برای خانم یعقوبی که در کنار سایر همکارانش مسوولیت بزرگ رهبری کمیسیون مستقل حقوق بشر را عهده دار شده است، تبریک باید گفت.

آنچه که این گزینش را دارای اهمیت بیشتر می سازد این است که فردی از جامعه معلولیت به رهبری کمیسیون راه یافته که در درون جامعه معلولیت با تبعیض، آسیب پذیری و موانع بیشتر نسبت به دسته های دیگر معلولیت در زندگی فردی و اجتماعی زیسته است. اشخاص دارای معلولیت بینایی با چالش، موانع و محرومیت های  به مراتب بیشتر و حتی مضاعف در مقایسه به دیگر دسته های معلولیت روبرو بوده اند و تبعیض چندگانه را تجربه کرده اند.
امید است که انتخاب یک کمیشنر دارای معلولیت الگوی باشد برای سایر ادارات دولتی که از توانمندی و ظرفیت اشخاص دارای معلولیت توانمند، متخصص و متجرب استفاده بهینه نمایند. هر اندازه که حضور و ترکیب نهادها فراگیر، متخصص و همه جانبه باشد به همان اندازه ساختارها، برنامه ها و فعالیت ها نهادمند، کارا، نتیجه بخش و پایدار می گردد.
بر جامعه معلولیت است که از حضور خانم یعقوبی با توجه به صلاحیت های حقوقی، اداری و همچنان تجربه، تخصص، تعهد و ظرفیت های فردی وی در سطح رهبری کمیسیون مستقل حقوق بشر بهره داری مثبت، فراگیر و الگوبخش نمایند. حمایت و همکاری جامعه معلولیت بخصوص نهادهای مدنی و حقوق بشری آنان می تواند در نهادینه سازی ارزش های حقوق بشری به ویژه حقوق اشخاص دارای معلولیت در ساختارهای دولتی و غیر دولتی خیلی مهم و حیاتی می باشد. اشخاص دارای معلولیت از فرصت انتخاب ایشان برای دادخواهی فراگیر، مستند، مبتنی بر قانون و حقوق بشر محور برای زدودن موانع گوناگون شمولیت و مشارکت جامعه معلولیت با مساعی هم گام های اساسی و فراگیر را بردارند. حقوق بشر حقوق اشخاص دارای معلولیت، بنا همه با هم برای نهادینه سازی حقوق بشری خویش دست به دست هم داده تا ارزش های همه شمول انسانی بیشتر  توسعه و گسترش یابد. 
قابل تذکر است که از زحمات، تلاش ها و فعالیت های خستگی ناپذیر رهبری پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر به ویژه #داکتر_سیما_سمر که کمیسیون را در هجده ساله گذشته بصورت فراگیر و همه شمول مدیریت و رهبری نمود، تشکر و قدردانی نمود. در جمع کمیسیون های منطقه ی جنوب آسیا، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان تنها کمیسیونی بود که بخش حقوق اشخاص دارای معلولیت در ساختار تشکیلاتی آن ایجاد شده بود و به فعالیت می پرداخت. ایجاد بخش معلولیت بدون توجه و حمایت رهبری قبلی کمیسیون ممکن نبود. در کل، تلاش های داکتر سمر باعث شد که جایگاه کمیسیون منحیث یک نهاد تأثیر گذار، پایدار و قابل توجه تثبیت گردد. فعالیت های کمیسیون در امر ترویج، توسعه و فراگیر سازی مفاهیم و ارزش های حقوق بشری در کشور غیر قابل انکار است.

نوت: این نوشته همچنان در روزنامه اصلاح پنجشنبه سوم اسد 1398 نشر گردیده است. جا دارد که از مسوولین محترم روزنامه قدردانی و سپاس نمایم.
لینک صفحه فیس بوک روزنامه اصلاح:
 https://www.facebook.com/notes/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD-islah-daily/%D8%A7%D8%B4%D8%AE%D8%A7%D8%B5-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87/1619745074824570/
منبع عکس: ویب سایت کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان

۱۳۹۷ دی ۵, چهارشنبه

جنایات جنگی


صبح روز دوشنبه (24 دسمبر 2018) در صفحه ای فیس بوک یکی از همکارانم دیدم "خدا جان به داد همکاران عزیز مان که فعلا در ریاست شهدا و معلولین گیر مانده اند برس امین یا رب العالمین" سخت وحشت زده و پریشان شدم. جمله کوتاه بود، اما ویرانگر. برای جزییات بیشتر، خبرگزاری ها را مرور کردم. متاسفانه جنگ ادامه داشت و گزارش لحظه به لحظه بروز میشد. تا اینکه خبرهای غم انگیز کم کم کامل شده میرفت: "اداره ملی حمایت از اشخاص دارای معلولیت و ورثه شهدا" و  "و وزارت فواید عامه" مورد حمله ای انتحاری – تروریستی قرار گرفته است.

این اداره برایم علاقه ای خاص دارد، مدت نه سال در آنجا همکار بودم و با دوستان زیاد آشنایی داشتم. سالها با همکاران دیگر برای بهبود آن اداره و وضعیت زندگی اشخاص دارای معلولیت تلاش های همه جانبه نمودیم. نمی شود، از کنار آن به سادگی گذشت، هرچند که فعلا آنجا نیستم.
آرامش روحی ام برهم خورده بود، به یاد همکارانم بودم که با چه وضعیت اسفباری میان مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می کنند. در این میان برخی ها از سلامتی خود گزارش می دادند که خوشحال کننده بود. اما گزارشی کسانیکه جان به سلامت برده بودند، حکایت از وضعیت دردناک و تکان دهنده داشت. برخی ها برای فرار از چنگ جانی ها از بلند منزل ها به پایین پریده بودند. همه دوستان آن اداره، یکی یکی از پیش چشمانم عبور می کرد. آرزو می کردم که آنان جان به سلامت برده باشند و آسیبی به شان نرسیده باشند. بعد از گذشت یک روز از ماجرای وحشتناک خبرها بیشتر عدد بود، بالای چهل نفر کشته و ده ها تن زخمی. در میان جان باختگان اسامی عده ای از همکاران سابقم نیز دیده می شود، با تأسف و درد که دیگر در میان ما نیست. روح شان شاد و یادشان گرامی باد!
حمله طالبان و یا هر تروریست دیگر بر این اداره و کشتن کارمندان ملکی که برخی شان خود دارای معلولیت بودند، جز سبوعت، آدم کشی و درندگی چیزی دیگری، بوده نمی تواند. با آنکه یک مقدار فعالیتی ناکافی در زمینه معلولیت صورت گرفته است، اما معینیت امور شهدا و معلولین قبلی و اداره فعلی هنوز هم یکی از بخش های اداری حکومت است که کمترین توجه به آن شده است. یا بعبارت دیگر از آن همان بخش های است که فراموش شده محسوب می شود.
هدف قرار دادن اداره ای که برای آسیب پذیر ترین قشر جامعه با امکانات اندک و ظرفیت پایین کار می کنند، هیچ مبنا و توجیهی ندارد. صدمه و آسیب رسانیدن به افراد ملکی و تأسیسات ملکی جنایت جنگی است. کشتار و حمله به افرادی که خود قربانیان اولیه جنگ و نزاع مسلحانه است و دست شان از همه امکانات حداقل زندگی فردی - اجتماعی کوتاه است، توجیه پذیر نیست. فقط در منطق طالبانی قابل فهم است.
اشخاص دارای معلولیت تهدیدی به هیچ قشر و گروهی نیست که مورد حمله قرار گیرد. این قشر چیزی برای زندگی و تهدید ندارند. دست، پا، چشم، گوش و اعضای بدن شان را هرکی به نوبه خود ستاندند، بگذارید که چند روزی را در بدبختی بیش از حد خود باشند. حق حیات اساسی ترین حق بشری است نباید مورد تعرض قرار گیرد.
حمله به اداره ملی حمایت از اشخاص دارای معلولیت وورثه شهدا مصداق واضح نقض حقوق بشر و جنایت جنگی است. توقع میرود که دولت، نهادهای حقوق بشری، سازمان ملل متحد و نهادهای خود اشخاص دارای معلولیت دادخواهی نموده تا جنایت پیشگان به کیفر اعمال شان رسیده از تکرار آن جلوگیری شود. 
نوت: منبع عکس سایت سی ان ان (CNN).




۱۳۹۷ آذر ۱۰, شنبه

پیروزی افتخارآفرینان عرصه ورزش معلولیت

تیم ویلچیر بسکتبال افغانستان، در جام قهرمانی "حنا لحود" لبنان با بردهای پی در پی به مقام قهرمانی رسید.
این پیروزی خیره کننده و الهام بخش، در گام نخست محصول زحمات، تلاش و سخت کوشی خود اعضای تیم می باشد. در عین حال نقش فدراسیون ویلچیر بسکتبال افغانستان مربیان خارجی و داخلی، حامیان مالی و معنوی تیم، دست اندرکاران ورزش معلولیت و به ویژه کمیته بین المللی صلیب سرخ افغانستان (ICRC) که حمایت های همه جانبه ، فراگیر و همیشگی اش باعث پیروزی های پی در پی این تیم شده است، مهم و اساسی می باشد. کمیته بین المللی صلیب سرخ در پهلوی خدمت فوق العاده بازتوانی و توانبخشی اشخاص دارای معلولیت در دوران سه دهه اخیر، تسهیلات لازم و مورد نیاز را در ورزش بکستبال بالای ویلچیر نیز فراهم کرده است. پیروزی ورزش کاران دارای معلولیت، اهمیت ورزش اشخاص دارای معلولیت را باید در سطح ملی بیشتر از گذشته برجسته سازد.
ورزش نقش مؤثر در توانمندسازی، شمولیت و آگاهی دهی اشخاص دارای معلولیت دارد. ورزش نه تنها که برای سلامت فردی ورزش کار خیلی مفید است، بلکه ابزاری کارا برای اطلاع رسانی مناسب از ظرفیت ها، توانمندی ها و برجسته کردن حقوق و نقش این قشر در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فردی، می باشد.   
این پیروزی بار دیگر ثابت ساخت که اشخاص دارای معلولیت به سهولت  ها، امکانات و حمایت های فراگیر و متناسب به نیازشان، ضرورت دارند.
آنچه که مهم است، دولت، جامعه و نهادها در فراهم سازی زمینه ها و فرصت های توانمندساز برنامه ریزی نماید و نیز در تطبیق آن سعی نمایند. اشخاص دارای معلولیت نیازی به نگاه های خیراتی، ترحمی و حتی تشویق ندارند. البته ورزش معلولیت تا هنوز تشویقی که شایسته شان بود، نشده اند و حتی پوشش رسانه ای آن نیز در مقایسه با سایر مناسبت های ورزشی کمتر بوده است. خوب است که بعوض تشویق بی حاصل که به نحوی گریز از مسوولیت است، نهادها بر مسوولیت شان که همانا فراهم سازی فرصت ها است، بکوشند. قابل ذکر است، تشویقی توام با ایفای وظیفه، مشکل نمی نماید.
نوت: عکس ها از صفحه فدراسیون ویلچیر بسکتبال افغانستان گرفته شده است.



#Wheelchair_Basketball_Federation_of_Afghanistan_WBFA.
#International_Committee_of_Red_Cross_ICRC.
#Importance_of_Disabaility_Sport.
#Government_Bearer_of_Duty.
#Alberto_Cairo.
#Shukrullah_Zeerak.
#Khuja_Wasiqullah_Sediqi.
#Abdul_Hussain_Hessary.
#Afghanistan_Paralympics.

Note: 
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=789411644724063&id=782728868725674&__xts__[0]=68.ARDnkdWvliWMmAP6m3YTQoy0_eGtu-mmPpeDU0j_j06eSJuN2XFa2ZkCeRJj8Gx5VR248tg1SHrKCtK53zNo1VNPBIFEABWYprT15uUji-mcJZ1jR7Oakjs6maCHkVL2ABNy3CPzJmTD7RA2IhR7ksv-3dvcEKAayufHNyGP3xwlWxabmSCrlATYkBC18fVNipQ9qWuBoWnDeHD2z-Ru2aro-JJiv9snCcx5M1q6HHJfHr2H1UAitytm1C_6S-tpVN34Fl1nL8uBUkbTMEwMtwXvWeYsC_QcX2QQNa938V1s6gzoy2TOC0TTv0dXyDW4iJwbdE0QaGvitYNX9vU3SsU&__tn__=-R

۱۳۹۷ آذر ۸, پنجشنبه

Absence of persons with disabilities in the peace process

The government of Afghanistan has once again disregarded persons with disabilities in the political agenda. The recent example of leaving behind is the composition of the peace negotiating team, announced by the Government of Afghanistan on “Achieving Peace: The Next Chapter in the Afghan-lead Peace Process” in the Geneva Conference on Afghanistan, November 28, 2018. 
Persons with disabilities are the well-known scar of war in Afghanistan. Therefore, their engagement in the peace process would further strengthen the thirst of having a sustainable and justice peace and stability in the country. Their involvement is not only representing the war victims, but also advocating for a long-lasting peace. Regretfully, persons with disabilities are neither considered among the negotiating team members nor within the proposed advisory board. Despite insufficient progress in the disability movement in Afghanistan, the frequent neglect indicates that persons with disabilities are not yet a priority in governance. Unexpectedly, it is happening in the era of global advocacy for an inclusive society “Leave No One Behind.” Additionally, it is a violation of the national and international obligations toward the civil and political rights of persons with disabilities. The government of Afghanistan should change the policy of ignorance and implement an inclusive approach in the political arena.

۱۳۹۶ دی ۱۷, یکشنبه

معلولیت و اهداف توسعه پایدار

امسال روز جهانی اشخاص دارای معلولیت بر محوریت اهداف توسعه با شعار جهانی "دستیابی به 17 هدفی که برای آینده مان می خواهیم" گرامی داشت گردید، پدیده معلولیت در جهان کنونی موضوع همه شمول و فراگیر می باشد، به همین خاطر است که کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت، پدیده معلولیت را جزی از ابزار توسعه و حقوق بشر می داند و بر همه شمولی و فراگیر بودن آن، تأکید دارد.
در دهه نود میلادی مفهوم " برای همه" مطرح شد و خدمات و سهولت ها برای همه است مانند؛ آموزش برای همه، جامعه برای همه، سلامتی برای همه و همین طور هر خدمتی، برنامه ی که طرح می گردد، باید همگانی طراحی گردد.  
اهداف توسعه هزاره سوم
در آغاز هزاره سوم میلادی، اهداف توسعه هزاره ایجاد گردید، اما ذکر مشخص و معین از جامعه معلولیت و اشخاص دارای معلولیت نشد، و اشخاص دارای معلولیت با نام خودش بصورت مشخص مطرح نشد  و در ذیل موارد دیگر مطرح شد. و بعد از ارزیابی پیشرفت ها و موفقیت های اهداف توسعه هزاره سوم این نکته و موضوع واضح شد که اهداف هشت گانه ای اهداف توسعه هزاره سوم بدون معلولیت موفق نبوده است، چون یک بخش بزرگی از جامعه بشری که در آغاز هزاره سوم به 650 میلیون انسان تخمین زده می شد در اهداف توسعه جهانی نادیده گرفته شده است، بنا اهداف توسعه هزاره سوم بصورت همه جانبه و فراگیر به موفقیت نیانجامید.
در سال 2011 "گزارش جهانی معلولیت" توسط سازمان صحی جهان و بانک جهانی تهیه گردید نشان داد که بیشتر از یک بیلیون انسان در دنیا دارای معلولیت است و یا  15% نفوس جهانی را تشکیل میدهد.
با توجه به تجربه اهداف توسعه هزاره که معلولیت شمول نبود، نهادها و تشکل های مختلف جهانی اشخاص دارای معلولیت در سطح جهانی و از طرفی دیگر آخرین کنوانسیون حقوق بشری که همانا کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت باشد، در سطح دنیا مرعی الاجرا شده بود و همچنان فعال شدن روز افزون جنبش های فراگیر جامعه معلولیت که در رابطه به حقوق و نیازمندی شان در سطوح مختلف دادخواهی و لابی می کردند برای شمولیت و گزینش مناسب معلولیت در اهداف جدید توسعه ای تلاش نمودند و از جانب دیگر کشورها و سایر گروه های حقوق بشری و توسعه ای نیز جامعه معلولیت را در شامل نمودن حقوق شان در اهداف جدید جهانی همکاری و حمایت نمودند.
چرا توسعه باید معلولیت شمول باشد؟
جامعه معلولیت، هم از لحاظ کمی که 15% نفوس جهان را تشکیل میدهد و هم از لحاظ انسانی بعنوان بشر، دارای حقوق برابر مانند سایر شهروندان می باشد و همچنان اسناد مختلف بین المللی همه بر همه شمولی معلولیت تأکید دارد، چنانچه کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت منحیث آخرین میثاق بین المللی حقوق بشری یا اولین سند حقوق بشری قرن بیست ویکم هم، موضوع معلولیت را موضوع حقوق بشر می داند. به عبارت دیگر، حقوق اشخاص دارای معلولیت، حقوق بشر است و حقوق بشر، حقوق اشخاص دارای معلولیت می باشد. و در عین حال موضوع معلولیت، موضوع توسعه است و تمامی برنامه توسعه ای باید معلولیت شمول باشد، توسعه نقش اساسی در خودکفایی، خودباوری، شمولیت اجتماعی دارد و به همین خاطر است که هیچ توسعه ای بدون معلولیت، توسعه گفته نمی شود و ما زمانی می توانیم که یک برنامه را توسعه بگویم که معلولیت شمول باشد و به همین خاطر بود که، اهداف توسعه هزاره سوم موفقیت آمیز نبود، زیرا در هیچ یک از اهداف هشت گانه اش از معلولیت نامی نبرده بود و به همین خاطر بود که هدف و آجندای توسعه جهانی جدید در ابتدا کار معلولیت شمول گردید و دیگر موضوع معلولیت در اهداف توسعه زیر مجموعه دیگران بحث نشد.
توسعه، فقر و معلولیت
بطور مثال نقش توسعه و معلولیت نقش متقابل است و بر یک دیگر تأثیر گذار می باشد. یکی از اهداف اساسی توسعه در سطوح جهانی، منطقوی و یا ملی کاهش و یا محو کامل فقر است. معلولیت و فقر رابطه دو جانبه دارد و دو طرف یک سکه می باشد، فقر معلولیت را بمیان می آورد و همین قسم معلولیت فقر آور می باشد. بطور مثال، فقر خانواده و از جمله مادر در مراحل مختلف بارداری، جنین و بعد از زایمان بخاطر کمبود مواد لازم غذایی و تغدیه و ادویه  می تواند باعث و علت ایجاد معلولیت در کودک گردد و همچنان خانواده که عضو دارای معلولیت دارد و یا خود شخص دارای معلولیت به خاطر بخاطر نبود امکانات و یا عدم دسترسی لازم به آموزش، مهارت، کاریابی و سایر برنامه های معیشتی و اقتصادی فقیر می ماند و یا در زیر خط فقر بسر می برد، اینجا است که دیده می شود رابطه فقر و معلولیت یک رابطه دوجانبه و متقابل می باشد که یکی باعث اکتساب و ایجاد دیگری می گردد، پس دیده می شود نقش توسعه بسیار جدی و مهم است و هیچ کسی نمی تواند آنرا نایده بگیرد.

عدم شناسایی ظرفیت های اشخاص دارای معلولیت در سطح جهان
در سند تهیه شده توسط سکرتریت کنفرانس کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت در رابطه به وضعیت توانمندسازی اقتصادی اشخاص دارای معلولیت در سطح جهان در سال 2013 چنین آمده است " در جهان بیشتر از یک بیلیون اشخاص دارای معلولیت که تقریباً 15% جمعیت جهان را احتوا می کند، می باشد، یک گروه قابل ملاحظه و مهمی جهانی می باشد که می تواند نقش و سهم در توسعه و جامعه بازی کند اما تا هنوز ظرفیت های بالقوه شان هیچگاهی بخاطر موانع موجود شناسایی نگردیده است. اکثریت حداقل 780 میلیون واجد سن کار با موانع فزیکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبرو بوده و باعث عدم دسترسی آنان به آموزش، توسعه مهارت ها، کاریابی، خدمات صحی و بطور وسیع تر شمولیت اجتماعی برابر با سایر شهروندان گردیده است. شواهد نشان می دهد که اشخاص دارای معلولیت در معرض خطر بزرگتر فقر در مقایسه با اشخاص بدون معلولیت در کشورها توسعه یافته و در حال توسعه می باشند [1]"
برنامه های توسعه بین المللی، منطقوی و ملی باید فراگیر و همه شمول طراحی گردد و هیچ گروهی، از جمله اشخاص دارای معلولیت نباید نادیده گرفته شده و یا فراموش گردد. اگر برنامه های توسعه ای بدون در نظر گرفتن حقوق و نیازمندی های این گروه طرح گردد، از یک طرف، جامعه معلولیت را نادیده گرفته است و از طرفی دیگر بر توسعه بودن برنامه شک و تردید ایجاد می شود، چنانچه قبلا تذکر داده شد، توسعه ای بدون معلولیت، توسعه نیست.
برنامه های توسعه ای ملی
در افغانستان نیز می توان از برنامه های توسعه ای مانند؛ استراتژی انکشاف ملی افغانستان و همچنان برنامه همبستگی ملی و میثاق شهروندی نام برد. ضرورت معلولیت شمولی در برنامه میثاق شهروندی که برنامه توسعه ای محلی و ملی می باشد، خیلی مهم و حیاتی است و برنامه میثاق شهروندی در ابتدا فراگیر و معلولیت شمول طراح شده باشد، چنانچه برنامه همبستگی ملی معلولیت شمول نبود، میثاق شهروندی می تواند از مودل یا استراتژی بازتوانی مبتنی بر جامعه [2]که توسعه فراگیر مبتنی برجامعه است، پیروی نماید. بازتوانی مبتنی بر جامعه این گونه تعریف می گردد: استراتژی در درون برنامه توسعه همه جانبه جامعه برای بازتوانی، برابرسازی فرصت‌ها، کاهش فقر و شمولیت اجتماعی افراد دارای معلولیت می باشد[3]. بازتوانی مبتنی بر جامعه استراتژی و رهنمود خیلی واضح برای مجریان میثاق شهروندی می باشد که از تجارب منطقوی و بین المللی برخوردار است و حتی می توان آنرا راهنمای گام به گام گفت.
اهداف توسعه پایدار
در طرح و ایجاد اهداف توسعه پایدار 15 ساله بعدی الی سال 2030 موضوع معلولیت بصورت همه جانبه و خوب شامل گردیده است، تمام اهداف 17 گانه آن همه شمول، جهانی و فراگیر می باشد و در عین زمان بصورت مشخص و با ذکر نام از جامعه معلولیت و اشخاص دارای معلولیت هم در اهداف و هم در شاخص های اندازه گیری و پیشرفت آن یاد آوری شده است. اهداف توسعه پایدار دارای 17 ذیل می باشد:
1.      نبود فقر
2.      به صفر رساندن گرسنگی
3.      صحت خوب و بهزیستی
4.      آموزش با کیفیت
5.      برابری جنسیتی
6.      آب سالم و تأسیسات بهداشتی
7.      انرژی پاک و قابل دسترس
8.      کارمناسب و رشد اقتصادی
9.      صنعت، نوآوری و زیر ساخت
10. کاهش نابرابری ها
11. شهرها و جوامع پایدار
12. تولید و مصرف مسوولانه
13. اقدام برای اقلیم
14. زندگی زیر آب
15. زندگی روی زمین
16. صلح، عدالت و نهادهای توانمند
17. مشارکت برای اهداف
اهداف توسعه پایدار معلولیت شمول بوده و بر پنج مقصد با اساس (P انگلیسی) 1) مردم (People)، 2) زمین (Planet)، 3) صلح (Peace)، 4) مشارکت (Partnership) و 5) رفاه و موفقیت (Prosperity) بنا شده است.

اهداف توسعه پایدار مرتبط به معلولیت
معلولیت دربخش های مختلف اهداف توسعه پایدار آمده است و یا ارجاع داده شده است، اما بخصوص در بخش های مرتبط به: آموزش، رشد اقتصادی و کاریابی، نابرابری، دسترسی به شهرها و اسکان و همچنان در بخش جمع آوری معلومات و ارقام و نظارت از اهداف توسعه پایدار بحث شده است و در اهداف ذیل این گونه آمده است. 
هدف چهارم: آموزش با کیفیت: تضمین آموزش فراگیر با کیفیت برابر و ارتقا / ترویج فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه
4.5. تا سال 2030، از بین بردن نابرابری جنسیتی در آموزش و تامین دسترسی برابر در تمام سطوح آموزش و پرورش و آموزش های حرفه ای برای افراد آسیب پذیر، از جمله اشخاص دارای معلولیت، مردم بومی و کودکانی که در موقعیت های آسیب پذیر قرار دارند.
4.الف. ایجاد و ارتقاء امکانات آموزشی حساس نسبت به کودکان، اشخاص دارای معلولیت و جنسیت و فراهم سازی محیط های یادگیری مصون، غیر خشونت آمیز، و آموزش فراگیر و موثر برای همه.
هدف هشتم: کار شایسته / مناسب و رشد اقتصادی: ترویج / ارتقای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر، اشتغال کامل و بهره ور و مناسب / شایسته برای همه
8.5. تا سال 2030، دستیابی به اشتغال کامل و پربار و کار مناسب برای همه زنان و مردان، از جمله برای جوانان و افراد دارای معلولیت و دستمزد برابر برای کار برابر.
هدف دهم: کاهش نابرابری ها: کاهش نابرابری ها در داخل کشورها و میان آنها.
10.2. تا سال 2030، توانمند سازی، بهبود و ارتقای مشمولیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همه، صرف نظر از سن، جنس، معلولیت، نژاد، قومیت، تبار، دین یا موقعیت اقتصادی و غیره.
هدف یازدهم: شهرها و جوامع پایدار: امن و پایدار سازی شهرها و مکان های اسکان بشری و مقام ساختن آنها در برابر حوادث بصورت فراگیر.
11.2. تا سال 2030، تامین دسترسی به سیستم حمل و نقل مصون، ارزان، قابل دسترس و پایدار برای همه، بهبود امنیت جاده ها، به ویژه با توسعه حمل و نقل عمومی، با توجه ویژه به نیازهای کسانی که در شرایط آسیب پذیرتر قرار دارند از جمله زنان، کودکان، افراد دارای معلولیت و افراد مسن.
11.7.تا سال 2030، تامین دسترسی عمومی به مکان ها یا فضاهای عمومی امن، فراگیر، قابل دسترس و سرسبز، به ویژه برای زنان و کودکان، افراد مسن و افراد دارای معلولیت.
هدف هفدهم: مشارکت برای اهداف: تقویت ابزار لازم برای اجرا و تجدید همکاری جهانی برای توسعه پایدار
ارقام، نظارت و وحسابدهی
17.18. تا سال 2020، افزایش حمایت و پشتیبانی از ظرفیت سازی برای کشورهای در حال توسعه، از جمله برای کشورهای کمتر توسعه یافته و ایالات در حال توسعه، جهت افزایش قابل توجهی دسترسی به داده ها و اطلاعات با کیفیت، به موقع و قابل اعتماد، تفکیک شده از لحاظ درآمد، جنسیت، سن، نژاد، قومیت، وضعیت مهاجرتی ، معلولیت، موقعیت جغرافیایی و ویژگی های دیگر مربوط به زمینه های ملی.

نوت: این نوشته قبلا در 2016 بمناسبت روز جهانی اشخاص دارای معلولیت و اهداف توسعه پایدار به ماهانه حقوق بشر کمیسیون مستقل حقوق بشر فرستاده شده بود. اما بخاطر تراکم مطالب در آن زمان از نشر باز ماند، از طریق این صفحه باز نشر می کنم.



[1] Sixth session, New York, 17 – 19 July 2013
[2] Community Based Rehabilitation CBR
[3] رهنمود بازتوانی مبتنی برجامعه صفحه 11 مؤلفه معرفی بازتوانی مبتنی بر جامعه، سازمان صحی جهان