نویسنده: صادق محبی
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد یا یونیسف، در پیوند به وضعیت کودکان در افغانستان، گزارشی در سه نسخهی انگلیسی، دری و پشتو منتشر کرد. در متن انگلیسی واژهها به صورت دقیق و کارشناسی شده استفاده شده است؛ اما در متن دری و پشتو کاملا متفاوت است. با کمال تأسف این گزارش به صورت غیرحرفهای، ناشیانه و توهینآمیز ترجمه شده است. کلمه (injured) که در متن اصلی انگلیسی آمده است، معنای زخمی و مجروح شدن را میدهد. اما در ترجمهی فارسی و پشتو، این واژه «معلول»، «معیوب» و «ضرب و شتم» برگردان شده است.
برگردان غلط معنای کلمه (injured) یونسیف باعث شده است که رسانههای مطرح افغانستان ضمن این که دنبالهرو خطای مترجمان یونسیف شوند، از تعاریف دیگری که سبب توهین به افراد دارای معلولیت میشود استفاده کنند و مسألهی مهم دیگر این که تنها تحریف واژهی مورد نظر نیست بلکه بدتر از آن کاربرد واژهی توهینآمیز «معیوب» است.
یونیسف با تهیهی این گزارش، با تقبل هزینههای هنگفت مالی و با به جان خریدن صدها خطر بالقوه، در تلاش آگاهیدهی و دادخواهی مبتنی بر شواهد، مدارک و مستندات در برابر خطراتی است که کودکان افغانستان را تهدید میکند؛ اما برخورد سهلانگارانه و غیرحرفهای مترجمان یونسیف در این خصوص بر کارکرد مهم این نهاد معتبر جهانی تأثیر منفی میگذارد و از اهمیت فعالیتهای تحقیقاتیاش میکاهد. اقداماتی ناسنجیده، غیر مسؤولانه و توهینآمیز آنان به پدیدهی معلولیت، باعث شده است که اشخاص دارای معلولیت، بیرحمانه مورد تاخت و تاز واژهها قرار بگیرند و معیوب معرفی شوند و کرامت انسانی آنان آشکارا نقض شود. کارکردهای اساسی یونسیف نباید خواسته و ناخواسته توسط مسؤولان صرفا معاش بگیر آن، ضرب صفر شود. این سهلانگاری یونیسف باعث شده که افراد دارای معلولیت افغانستان بار دیگر در رسانهها فرودستتر از سایر اقشار جامعه معرفی شوند.
یکم: روزنامهی مطرح و با سابقهی هشت صبح، این گزارش را با استفاده از واژهی «معیوب» منتشر کرد. باید یادآور شویم بین «معلولیت» و «معیوبیت» تمایز جدی وجود دارد. این دو با هم مترادف نیست و نباید به جای هم استفاده شود. اشخاص دارای معلولیت، «معیوب» یا «معیوبان» نیستند. معیوب، مشخصات، برداشت و تعریف خود را در جامعه دارد. با توجه به اوصافی که جامعه از معیوب دارد، ممکن است یک شخص دارای معلولیت در عین حال یک معیوب هم باشد و همین گونه افرادی که معلولیت ندارند نیز میتوانند یک معیوب باشند.
مثلا یک دزد را میتوان معیوب معرفی کرد؛ اما این دزد را نمیتوان یک فرد دارای معلولیت خطاب کرد. معلولیت یک تنوع بشری است و این تنوع نباید به عناوین مختلف مورد تاخت و تاز قرار بگیرد. همچنین مترادف دانستن و استفاده کردن معیوب و اطلاق آن تنها به اشخاص دارای معلولیت نادرست، توهینآمیز و خلاف واقعیت میباشد.
برگردان غلط معنای کلمه (injured) یونسیف باعث شده است که رسانههای مطرح افغانستان ضمن این که دنبالهرو خطای مترجمان یونسیف شوند، از تعاریف دیگری که سبب توهین به افراد دارای معلولیت میشود استفاده کنند و مسألهی مهم دیگر این که تنها تحریف واژهی مورد نظر نیست بلکه بدتر از آن کاربرد واژهی توهینآمیز «معیوب» است.
یونیسف با تهیهی این گزارش، با تقبل هزینههای هنگفت مالی و با به جان خریدن صدها خطر بالقوه، در تلاش آگاهیدهی و دادخواهی مبتنی بر شواهد، مدارک و مستندات در برابر خطراتی است که کودکان افغانستان را تهدید میکند؛ اما برخورد سهلانگارانه و غیرحرفهای مترجمان یونسیف در این خصوص بر کارکرد مهم این نهاد معتبر جهانی تأثیر منفی میگذارد و از اهمیت فعالیتهای تحقیقاتیاش میکاهد. اقداماتی ناسنجیده، غیر مسؤولانه و توهینآمیز آنان به پدیدهی معلولیت، باعث شده است که اشخاص دارای معلولیت، بیرحمانه مورد تاخت و تاز واژهها قرار بگیرند و معیوب معرفی شوند و کرامت انسانی آنان آشکارا نقض شود. کارکردهای اساسی یونسیف نباید خواسته و ناخواسته توسط مسؤولان صرفا معاش بگیر آن، ضرب صفر شود. این سهلانگاری یونیسف باعث شده که افراد دارای معلولیت افغانستان بار دیگر در رسانهها فرودستتر از سایر اقشار جامعه معرفی شوند.
یکم: روزنامهی مطرح و با سابقهی هشت صبح، این گزارش را با استفاده از واژهی «معیوب» منتشر کرد. باید یادآور شویم بین «معلولیت» و «معیوبیت» تمایز جدی وجود دارد. این دو با هم مترادف نیست و نباید به جای هم استفاده شود. اشخاص دارای معلولیت، «معیوب» یا «معیوبان» نیستند. معیوب، مشخصات، برداشت و تعریف خود را در جامعه دارد. با توجه به اوصافی که جامعه از معیوب دارد، ممکن است یک شخص دارای معلولیت در عین حال یک معیوب هم باشد و همین گونه افرادی که معلولیت ندارند نیز میتوانند یک معیوب باشند.
مثلا یک دزد را میتوان معیوب معرفی کرد؛ اما این دزد را نمیتوان یک فرد دارای معلولیت خطاب کرد. معلولیت یک تنوع بشری است و این تنوع نباید به عناوین مختلف مورد تاخت و تاز قرار بگیرد. همچنین مترادف دانستن و استفاده کردن معیوب و اطلاق آن تنها به اشخاص دارای معلولیت نادرست، توهینآمیز و خلاف واقعیت میباشد.
دوم: تلویزیون پربینندهی طلوع نیوز نیز از این کاروان عقب نماند و بیمحابا به کاروان سهلانگاران و بیتوجهان پیوست. نکتهی دیگر این که برداشت نادرست، تحریف و ناهماهنگی در زبانهای مختلف نشراتی این رسانه به وضوح دیده میشود. مثلا تلویزیون طلوع نیوز در بخش انگلیسی، هر دو واژهی (maimed) و (injured) را همزمان استفاده کرده است. لغت (maimed) نیز به معلول شدن نزدیک است. طلوع نیوز فارسی و پشتو مانند رسانههای دیگر از معلول شدن نام برده است. تنها تفاوت طلوع نیوز در این قسمت، عدم استفاده واژهی «معیوب» است؛ اما تحریف و برداشت سوء، هنوز پابرجا است و در واقع نوعی دستکاری و تحریف در یافتههای گزارش تلقی میشود.
سوم: روزنامهی وزین اطلاعات روز، گزارش یونسیف را با این تیتر «کودکان با آیندهی نامعلوم؛ روزانه نُه کودک در کشور کشته و معیوب میشوند» به نشر رسانده است که برداشت و ترجمهی آن اشتباه است. با توجه به متن اصلی گزارش یونسیف، روزنامه به جای زخمی و یا مجروح از واژه معیوب استفاده کرده است که میتواند مخاطب را به اشتباه بیندازد.
روزنامهی پرمخاطب اطلاعات روز، پا را فراتر گذاشته و در گزارش کوتاه ویدیویی (صفحهی فیسبوک و یوتیوب) که در پانزدهم دسامبر پیرامون زندگی یکی از کمیشنران کمیسیون مستقل حقوق بشر که دارای معلولیت بینایی است، همگانی کرد. این روزنامه در گزارشی این بانو را ناتوان بینایی معرفی کرده است. در حالی که در سرتاسر گزارش تلاش شده است که اشخاص دارای معلولیت را ناتوان و یا کمتوان معرفی نکند و از کارکردهای وی منحیث یک نمونهی موفق؛ و توانمندی این قشر یاد کرده است.
شخص مورد نظر گزارش روزنامه، دارای معلولیت بینایی است نه ناتوانی بینایی. بین این دو واژه تفاوتهای بسیار وجود دارد؛ یکی بر ناتوانی تمرکز دارد و دیگری بر نابینایی که جزئی از دستهی معلولیت است. البته واژهی روشندل هم استفاده شده است که از لحاظ مثبتنگری نسبتا خوب است و بر روشنضمیری تمرکز دارد؛ اما در دنیای واقعیت، درست نیست. از یک طرف بین افراد دارای معلولیت بینایی و آنانی که معلولیت بینایی ندارند، تفکیک قایل شده و از جانب دیگر دلبینایی و روشندلی را ویژهی نابینایان میداند که بازهم درست نیست. دلبینایی خواستنی به نظر میرسد، هر که دنبالش بود روشندل میشود و اگر نخواست نمیشود. ممکن یک نابینا همزمان یک روشندل باشد؛ ولی تمام نابینایان روشندلان و روشنضمیران نیستند و همین گونه تمام بینایان دلتاریک و ناروشنضمیر نیستند. اختصاص روشندلی بر نابینایان غلو و اغراقآمیز به نظر میرسد؛ اما از کلمات منفی دیگر بهتر است؛ هرچند که قرین به واقعیت و شامل همهی این قشر نمیشود.
چهارم: بیبیسی فارسی با در نظرداشت سابقهی طولانی در اطلاعرسانی و آگاهیدهی و منیحث یک رسانهی معتبر نیز اشتباه رسانههای مطرح داخلی افغانستان را مرتکب شده است. از بیبیسی توقع نشر گزارش غیر مسلکی نمیرفت. با توجه به امکانات و منابع مالی گستردهاش حداقل در گزینش واژه از کلمات حرفهای استفاده میکرد. با تأسف که بی بی سی هم نگاهی غیر حرفوی داشته و دست به تحریف گزارش یونسیف زده است. بی بی سی مانند رسانههای داخلی، واژهی (injured) را معیوب نه بلکه معلول معنا کرده است در حالی که به جای استفاده از کلمهی معلول از کلمه زخمی باید استفاده میشد. معلول و زخمی با هم فرق دارد.
و اما همه را نباید به یک چوب راند؛ به طور مثال بنگاه رسانهای آریانا نیوز، روزنامهی صبح کابل و تلویزیون یک در مقابل واژهها حساسیت و دقت بیشتر به خرج داده اند. ترجمهی این سه رسانه متفاوت از خود دستاندرکاران یونسیف میباشد.
نکات قابل توجه
کشته شدن و جراحت برداشتن پیامد حملات مسلحانه و خشونتآمیز میباشد؛ اما، اگر این طور مطرح شود که آسیبدیدگان فقط کشته و یا معلول میشوند، درست به نظر نمیرسد. ممکن پیامد رفتارهای خشونتبار و مسلحانه برای برخی از آسیبدیدگان در کوتاهمدت و یا درازمدت معلول شده باشد؛ اما به هیچ وجه زخمی شدن مساوی با معلول شدن فوری آنان نیست. زخمی شدن، جراحت برداشتن و یا هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتن میتواند یکی از علتهای معلولیت باشد؛ اما معلولیت و جراحت برداشتن در عرض هم قرار نمیگیرد.
سازمانهای بینالمللی در موارد این چنینی، اصل گزارش و تحقیقات شان را به زبان انگلیسی نشر میکنند و رسانهها هم اگر به متن اصلی دسترسی میداشتند، و یا مرور میکردند شاید سهلانگاری و بیتوجهی شان کمتر میبود.
کشته شدن و جراحت برداشتن پیامد حملات مسلحانه و خشونتآمیز میباشد؛ اما، اگر این طور مطرح شود که آسیبدیدگان فقط کشته و یا معلول میشوند، درست به نظر نمیرسد. ممکن پیامد رفتارهای خشونتبار و مسلحانه برای برخی از آسیبدیدگان در کوتاهمدت و یا درازمدت معلول شده باشد؛ اما به هیچ وجه زخمی شدن مساوی با معلول شدن فوری آنان نیست. زخمی شدن، جراحت برداشتن و یا هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتن میتواند یکی از علتهای معلولیت باشد؛ اما معلولیت و جراحت برداشتن در عرض هم قرار نمیگیرد.
سازمانهای بینالمللی در موارد این چنینی، اصل گزارش و تحقیقات شان را به زبان انگلیسی نشر میکنند و رسانهها هم اگر به متن اصلی دسترسی میداشتند، و یا مرور میکردند شاید سهلانگاری و بیتوجهی شان کمتر میبود.
نتیجهگیری و راهکار
زخمی شدن باعث معلولیت میشود؛ اما زخمی معلول نیست. برخورد توهینآمیز رسانهها در افغانستان هنوز بخشی از رفتار رایج رسانهای است و تغییراتی هم که بعضا رونما میشود زیربنایی نبوده است. گاهی به ملحوظات شخصی ممکن نوشته و گزارش یک رسانه خوب باشد؛ ولی در دفعات بعد دیده میشود که به عقب بر میگردیم. پیامد استفادهی کلمات ناپسند و توهینآمیز نه تنها که برای اشخاص دارای معلولیت زیانبار است، بلکه جامعه را نیز تشویق به کاربرد آن میکند. مسؤولیتهای مهم شهروندی، احترام متقابل، پذیرش تنوع و ظرفیتهای متفاوت را کمرنگ میکند. وقتی که کسی را دارای عیب بدانیم واضح است که او را دارندهی حق برابر و مسؤول متقابل هم نمیدانیم.
رسانهها باید در استفادهی کلمهها و مفاهیم دقت لازم را داشته باشند و از کلماتی که بار منفی، حقیر شمردن، معلولیتستیزی و توهینآمیز دارد، بپرهیزند. رسانهها جدا از برنامههای بازرگانی، مبلغان همزیستی مسالمتآمیز و کرامتپسند شهروندی نیز استند. تأثیرگذاری پیام و مفاهیم انسانیتمحور رسانهها بر هیچ کسی پوشیده نیست و از نقش مؤثر آگاهیدهی مناسب، روشمند و کرامت گفتاریمحور خود نباید فارغ شوند.
بنا بر این، رسانهها و سازمانهای بینالمللی به ویژه نهادهای حقوق بشری و مدنی نباید از ادبیات و کلمات زننده، تحقیرآمیز، کوچهبازاری و ناتوانکننده استفاده کنند.
نهادهای مدافع حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت مانند؛ وزارت دولت در امور شهدا و معلولین، کمیسیون مستقل حقوق بشر، کمیتهی دادخواهی حقوق اشخاص دارای معلولیت و سایر فعالان، در این رابطه آگاهیدهی و دادخواهی کنند تا از تکرار رفتارهای توهینآمیز پیشگیری شود.
مسؤولان یونسیف افغانستان، ضمن این که باید از جامعهی معلولان معذرت بخواهند، توضیح دهند که چرا خوراک نادرست، توهینآمیز و غیر واقعی برای رسانهها فراهم کرده اند و همچنان ترجمهی گزارش را بازنگری کرده و نسخهی اصلاح شده را مجددا نشر کنند و متعهد به عدم تکرار آن شوند.
زخمی شدن باعث معلولیت میشود؛ اما زخمی معلول نیست. برخورد توهینآمیز رسانهها در افغانستان هنوز بخشی از رفتار رایج رسانهای است و تغییراتی هم که بعضا رونما میشود زیربنایی نبوده است. گاهی به ملحوظات شخصی ممکن نوشته و گزارش یک رسانه خوب باشد؛ ولی در دفعات بعد دیده میشود که به عقب بر میگردیم. پیامد استفادهی کلمات ناپسند و توهینآمیز نه تنها که برای اشخاص دارای معلولیت زیانبار است، بلکه جامعه را نیز تشویق به کاربرد آن میکند. مسؤولیتهای مهم شهروندی، احترام متقابل، پذیرش تنوع و ظرفیتهای متفاوت را کمرنگ میکند. وقتی که کسی را دارای عیب بدانیم واضح است که او را دارندهی حق برابر و مسؤول متقابل هم نمیدانیم.
رسانهها باید در استفادهی کلمهها و مفاهیم دقت لازم را داشته باشند و از کلماتی که بار منفی، حقیر شمردن، معلولیتستیزی و توهینآمیز دارد، بپرهیزند. رسانهها جدا از برنامههای بازرگانی، مبلغان همزیستی مسالمتآمیز و کرامتپسند شهروندی نیز استند. تأثیرگذاری پیام و مفاهیم انسانیتمحور رسانهها بر هیچ کسی پوشیده نیست و از نقش مؤثر آگاهیدهی مناسب، روشمند و کرامت گفتاریمحور خود نباید فارغ شوند.
بنا بر این، رسانهها و سازمانهای بینالمللی به ویژه نهادهای حقوق بشری و مدنی نباید از ادبیات و کلمات زننده، تحقیرآمیز، کوچهبازاری و ناتوانکننده استفاده کنند.
نهادهای مدافع حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت مانند؛ وزارت دولت در امور شهدا و معلولین، کمیسیون مستقل حقوق بشر، کمیتهی دادخواهی حقوق اشخاص دارای معلولیت و سایر فعالان، در این رابطه آگاهیدهی و دادخواهی کنند تا از تکرار رفتارهای توهینآمیز پیشگیری شود.
مسؤولان یونسیف افغانستان، ضمن این که باید از جامعهی معلولان معذرت بخواهند، توضیح دهند که چرا خوراک نادرست، توهینآمیز و غیر واقعی برای رسانهها فراهم کرده اند و همچنان ترجمهی گزارش را بازنگری کرده و نسخهی اصلاح شده را مجددا نشر کنند و متعهد به عدم تکرار آن شوند.
نوت: این نوشته در روزنامه صبح کابل به نشر رسیده است.
لینک ویب سایت:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر