مسوولیت ها در قبال کودکان و افراد دارای معلولیت
مسوولیت های ما در قبال کودکان و افراد دارای معلولیت به عنوان همنوعانی که رابطه متقابل اجتماعی داریم زیاد است، اما در این نوشتار به صورت مختصر به بعضی ازعوامل معلولیت و مسوولیت ها اشاره شده است. کودکان دارای معلولیت جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهند که نظر به سروی های مختلف انجام شده تعداد مجموعی کودکان دارای معلولیت های گوناگون در حدود 196000 درکشور می باشد ، باتوجه به نیازمندی کودکان دارای معلولیت همه دست اندرکاران امور، مسوولیت های خود را دارند ، اولاً از معلول شدن کودکان خویش از طریق مراقبت ها، توانبخشی و معالجه حتی المقدور جلوگیری نموده و هم از پیچیدگی ها ، مشکلات و محدودیت ها بعدی پیشگیری به موقع نمایم.
مسوولیت های والدین در مقابل کودکان:
هر پدرومادری در قدم اول مسوولیت دارند تا مطمئن شوند که فرزند شان به کدام معلولیتی دچار نیست، معلولیت های زیادی است که دوران حاملگی، ولادت یا در چند سال اول دوران طفولیت بوجود می آید، بناً بر هر فاميل ضروراست تا مادر را تحت مراقبت و نظر داکتر نسایی ولادی ویا داکتر معالج خویش قرار داده تا از هر گونه معلولیت احتمالی دوران بارداری که ناشی از امراض گوناگون جسمی و روحی و یا عدم تغذیه مناسب مادر باعث معلولیت شده و سلامتی کودک را تهدید می کند، جلوگیری شود ، بطور مثال به یک نمونه از مواردی که باعث معلولیت کودک در دوران حمل می شود اشاره کنیم: عارضه (Spina Bifida) معلولیی است که در ستون فقرات
و مهره های کمر بوجود می آید. عکس کودک مصاب به Spina Bifida که در ستون فقرات بروز می کند. ناشی از کمبود ویتامین (Folic Acid) می باشد که در ماه های اول بارداری ضروری است تا مادر از ویتامین کمبود نباشد ، داکتر معالج با دریافت میزان کمی (Folic Acid) به مادران تجویز لازم را برای رفع آنچه از طریق تجویز دوا و یا میوه ها که کمبودی ویتامین متذکره را جبران کند ، انجام می دهد و از معلولیت احتمالی جلوگیری می کند ، قابل ذکر است که به هیچوجه تداوی و دوای خودسر بدون مشوره داکتر معالج صورت نگیرد، زیرا تداوی و دوا خودسر نیز باعث معلولیت ها می گردد، موارد مختلف دیگر نیز است که باعث معلولیت ها در دوران بارداری ، ولادت و در طی چند سال دوران طفولیت می شود.
بسیار مهم و حیاتی است تا نیازمندی مادران در دوران بارداری و ولادت جدی گرفته شده ، رفع گردد و از معلولیت ها جلوگیری شود، والدین محترم از عواملی که باعث ده ها نوع معلولیت در ولادت که ناشی از غفلت یا مشکلات دیگر بوجود می آید، آگاهی کامل داشته و مسوولیت والدین بودن را ادا نمایند، اگر فامیلی کودک دارای معلولیت دارد، پس ابتدا باید از حقوق معلولیت و مسوولیت هایش درقبال فرزند دارای معلولیت شان آگاه شده و اقدام به رفع نیازمندی های کودکشان نمایند.
کانون گرم خانواده اولین مکانی است که به حقوق حقه انسانی و بشری کودکان دارای معلولیت احترام نموده ، نیازمندی هایشان را شناسایی نموده و به مراجع و مراکز مختلف توانمند سازی ، توانبخشی و معالجه جهت تداوی معرفی نماید، والدین با حمایت و تشویق خویش شمولیت اجتماعی آنانرا در محیط خویش فراهم نماید. والدین بزرگترین مسوولیت را در توانمندسازی کودکان دارای معلولیت دارند.
اگر کودک دارای معلولیت نیاز به وسایل حرکی دارد، باید به مراکز تهیه وسایل توانبخشی معرفی شده تا بعداً بتواند هم در خانه و هم بیرون از خانه گشت وگذار نماید زیر تحرک اولین عامل شمولیت اجتماعی برای تمام افراد دارای معلولیت است؛ بعد از دریافت وسایل ممد حرکی و توانبخشی یکی دیگر از حقوق و نیازمندی های اساسی و اولیه انسانی و بشری کودکان دارای معلولیت، تربیت درست و برخوردارشدن از حق آموزش می باشد، البته این حق بعد از ارزیابی های دقیق با مشورت متخصصین و مسوولین متجرب ذیربط متناسب به ظرفیت و توانمندی کودکان به مکاتب خاص و یا به آموزش فراگیر ارجاع گردد، تا مانند سایرین از حق تعلیم و تحصیل یکسان برخوردار شوند، زیرا آموزش یکی از مهمترین عناصر توانمند سازی ، شمولیت اجتماعی، خودکفایی و خودباوری بوده که کودک با آموختن آن در صدد رفع آن از آغازین معلولیت برآمده است و ازموانع بعدی پیشگیری نموده، و خود به خود زمینه های شمولیت اجتماعی برایش فراهم می شود.
تعداد زيادی از کودکان دارای معلولیت در دنیا بوده اند که والدینشان با شناسایی به موقع، تشویق و ترغیت و شامل نمودن آنان به مکاتب به بشریت افتخار بخشیدند از جمله می توان به آلبرت انشتین نام برد که دارای معلولیت بوده است.
جامعه:
با توجه به نگرش اجتماعی به معلولیت که جامعه با رفتار، وضعیت ماحول و نهاد خود می تواند هم معلولیت زا باشد و هم از معلولیت جلوگیری کند؛ جامعه مهمترین نقش را در توانمند سازی، پذیرش و شمولیت اجتماعی کودکان دارای معلولیت می تواند بازی کند. در این راستا مسوولیت بس خطیری متوجه جامعه است، جامعه با زدودن نگرش منفی خود به معلولیت و ناتوان نپنداشتن معلولیت از لحاظ رفتاری مسوولیت بزرگ دارند، تا به کودکان دارای معلولیت به الفاظ کرامت پسند و انسانی که شایسته هر بشر است صدا بزند و ازکلمات زشت که باعث محدودیت، رنجش و آزرده ساختن روان انسانی می شود جلوگیری کند؛ چنانچه در حدیت شریف در این باره آمده است (ترجمه: مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از شر دست و زبان وی در امان باشند) ، جامعه، معلولیت را ناتوانی، ضعف و عیب نداسته، بلکه به عنوان یک تقاوت بشری بشناسد، جامعه با زدودن دیدگاه منفی نسبت به افراد دارای معلولیت، پذیرش افراد دارای معلولیت بعنوان همنوع که دارای توانایی متفاوت است و اعضای خانواده بشری بداند مسوولیتش را درقبال انسان که اشرف مخلوقات است بخوبی ادا نموده و از معلولیت و ناتوانی جلوگیری می کند، چه زیبا گفته است سعدی بزرگ درباره پیوند انسانی و همنوعی.
بنی آدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش زیک جوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دیگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
جامعه همچنان در محیط خود برای سهولت کودکان دارای معلولیت می تواند مناسب سازی محیطی نموده موانع شمولیت آنانرا در مکاتب، مدارس ،اماکن عام المنعفه و مراکز دینی مانند مساجد و تکایا رفع نمايد تا افراد دارای معلولیت نیز مانند سایرین به عبادات و اعتقادات دینی خود بپردازند.
همچنان می تواند بزرگترین تحول و تغییر را در نهاد خویش برای ایجاد، تغییر و تعدیل قوانین تعصب آمیز و موانع گستر، دادخواهی نموده تا همه همنوعانش بعنوان بشر از تمام مزایا و امتیازات حقوقی یکسان برخوردارشوند.
دولت:
دولت برای ایجاد زمینه فرصت های برابر و همگانی و دسترسی به خدمات مختلف اجتماعی، صحی ،توابخشی، روانی و آموزش های ابتدای و عالی برای کودکان و اشخاص دارای معلولیت چه در قالب تعلیمات خاص و چه جذب و شمولیت آنان در مراکز، مکاتب و مدارس فراگیر مسوولیتش را در قبال یکی از آسیب پذیر ترین شهروندانش انجام دهد و زمینه های رشد استعداد آموزشی آنان را فراهم نماید؛ همچنان این مراکز باید متناسب به نیازمندی های دسترسی فزیکی و محیطی آنان بوده تا کودکان دارای معلولیت به راحتی در این مراکز شامل شوند.
دولت برای تأمین مصوونیت های اجتماعی و بهره مند شدن از حقوق برابر قوانین، پالیسی و استراتژی های عاری از تعصب را ایجاد، تغییر، تعدیل و نافذ نماید؛ شمولیت اشخاص دارای معلولیت را در پروژه های مختلف انکشافی در شهرها و دهات تضمین نموده، به نیازمندی های تمام اقشار آسیب پذیر بخصوص کودکان دارای معلولیت در این برنامه رسیدگی نموده، تطبیق نماید و برخورداری جدی آنان از حقوق انسانی و بشری شان را در نظر بگیرد. در شرایط فعلی دولت برنامه ها و استراتژی های مختلفی که شمولیت کودکان و افراد دارای معلولیت در آن درج گردیده است، عملی نماید تا کودکان و افراد دارای معلولیت خود با شناسایی و درک از نیازمندی اساسی شان دست به اقدام عملی زده، خودکفایی اقتصادی – تعلیمی و اجتماعی خود را جستجو و تضمین نمایند.
چالش ها، مشکلات و راه حل ها برای خود اشخاص دارای معلولیت بیشتر قابل فهم است. افراد دارای معلولیت باید برای دادخواهی از حقوق شان و بهره مندی شان از امتیازات مساوی اجتماعی بر مبنای قانون از طرق مسالمت آمیز و مدنی همراه با سایرگروه های اجتماعی و گروه های خود یاری دست یازیده و جامعه عاری از تبعیض وبرای "جامعه برای همه" مبارزه نمایند. برای ایجاد هماهنگی های بیشتر جهت نهادینه شدن حقوق شان انجمن ها، گروه های خودیاری و نهادهای مدنی قوی را ایجاد نمایند.
معلولیت یک پدیده شخصی نه، بلکه اجتماعی است و همه شهروندان مسوولیت های در قبال همدیگر دارند، موضوع معلولیت بعنوان گروه دارای توانایی متفاوت جامعه بشری، همه شمول است چنانچه سعدی بزرگ شریک نبودن و عدم درک اجتماعی از شرایط یک دیگر را از آدمیت خارج دانسته است.
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
معلولیت مشکل تنهایی شخص دارای معلولیت نیست، بلکه همه بر اساس دستورات دینی و معیارهای بشری در توانمند سازی آنان شریک هستیم و هرکسی به نوبه خود مسوولیت های بس بزرگی به همنوعان خود داریم تا جامعه ای بوجود آید که فرق بین انسان ها قایل نشویم ، به امید آن روز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر