صفحات

۱۳۹۴ شهریور ۲۹, یکشنبه

معلولیت ستیزی و معلولیت هراسی آگاهانه / ناآگاهانه برخی افراد




چشم دل باز کن که جان بینی = آنچه نادیدنی است آن بینی (هاتف اصفهانی)
متآسفانه برخی ها مانند (وکیلی در ولسی جرگه ، تنی محدود از فعالین جامعه مدنی، کارشناسان / تحصیل یافتنگان و سایرین) به زعم خودشان ناکامی ها، نابرابری ها و مشکلات تأمین حقوق شهروندان و بهبود امنیت کشور توسط دولت را به وضعیت جسمانی برخی از مسوولین نسبت میدهند. در حالیکه نظر به آخرین تعریف از معلولیت که در کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت انعکاس یافته است، یکی از ویژه گی های تعریف معلولیت آسیب دیدگی درازمدت شخص می باشد، نه آسیب دیدگی کوتاه مدت، ممکن آسیب کوتاه مدت منجر به معلولیت دایمی گردد، اما شخص دارای معلولیت گفته نخواهد شد. نمی دانم که این افراد چه چیزی را می خواهند بیان کنند که حکومت کنونی در دست معلولین است و بیشتر از همه قدرت را در اختیار دارند، یعنی آنان فکر می کنند که کسی دارای معلولیت باشد، ناتوان است و حق تصاحب مناصب مدیریتی کشور را ندارند؟ قطعا چنین نیست، فقط نگاهی به تاریخ بشری (هم در متون دینی و هم در عالم سیاست و علم ....) نماید می بینید که جامعه بشری چقدر متنوع بوده است و اشخاص دارای معلولیت چه نقش مهم و سازنده ی را در روند تکامل تاریخ بشر و ادای مسوولیت انسانی شان بازی کرده است، البته نقش و کارکردهای شان مثبت و منفی بوده است. در این مطلب کوتاه قصد ندارم که اشخاص دارای معلولیت را موجود خاص و ویژه قلمداد کنم، اشخاص دارای معلولیت نه برتر از دیگران است و نه هم ویژه است، معلولیت یک تنوع بشری است و هر انسانی در زندگی اش روزی به آن بصورت طبیعی دچارخواهد شد، و اما هیچ وقتی معلولیت افراد باعث ناتوانی آنان بصورت مطلق شده نمی تواند، اگر سطح و میزان حضور و نقش این افراد مورد بحث قرار می گیرد اهمیت و پاسخگوی نظام از همه کرده اول تر درفراهم سازی زمینه ها، شرایط، امکانات و تسهیلات مناسب و به موقع به این اقشار بررسی و مطالعه می گردد که چرا آنان بصورت درست نتوانسته اند نقش آفرینی کند و یا منزوی گردیده است. با تأسف آنچه می توانیم از اینگونه صحبت ها و نوشته ها دریابیم چیزی جز معلولیت هراسی و معلولیت ستیزی بوده نمی تواند و آنان بصورت ناآگاهانه جامعه را این طور ذهنیت می دهند که ناکامی های دولتمداران  کنونی ناشی از معلولیت شان است، به نظرم این طور نیست، که قطعا نیست، بلکه مشکلات و ناکامی های دولتمداران کنونی علت های مختلف دارد که به موضوعات دیگر وابسته است نه معلولیت شان. این جااست که می گویم نباید اشخاص دارای معلولیت را افراد ویژه دانست بلکه آنها مانند دیگر افراد دچار خطا، اشتباه و ناکامی می شود و خواهد شد، اما اینکه ناکامی ها  و مشکلات آنانرا صرف و تنها به وضعیت جسمانی آنان منوط بدانیم ، بی انصافی و ناشی از درک نادرست و بدوی آنان از پدیده معلولیت است.
در همین راستا نیز دیده می شود که متاسفانه حتی باسوادان و تحصیل یافته ها و حتی آنانیکه در مراکز اکادمیک کشورهای مدرن دنیا هم تحصیل کرده اند وقتیکه در این غم خانه می آیند چنان خصلت و خو پذیر می شوند که انگار اصلا چیزی بنام تنوع و تفاوت ندیده و نخوانده است، و یا مربوط به دنیای مدرن است، همه بدون مطالعه و معلومات هرآنچه که در ذهن مان می آید می گویم بدون آنکه درستی و نادرسی آن برایمان ثابت شده باشد و آیا به قشری و گروهی تبعیض آمیز می نماید یا نه.
حالا آنکه جامعه معلولیت به مراتب نسبت به دیگر اقشار جامعه از مسوولین حکومت وحدت ملی شاکی اند و اینگونه می پندارند که دولت به خواسته های انسانی شان به صورت درست و مناسب رسیدگی نمی کنند و فراموش شده اند. البته تا هنوز معلولیت جز از اولویت های دولت نبوده است و آنطوریکه از شواهد بر می آیند در آینده نزدیک هم نخواهد بود زیرا به آنها تا هنوز اولویت نداده است و آنچه که توقع می رود نیز انجام نداده است.
نوت: این نبشته به هیچ وجه قصد دفاع از افراد مشخص مورد نظر آنها را ندارد آنها خود جواب کارکردهای مثبت و منفی شان را خواهند داد، ناتوانی یا ناکارآمدی فردی آنهم اگر ثابت شده باشد نباید به کل همان قشر و گروه تعمیم داده شود، و اگر ثابت نیست قضیه از اول منتفی است، بلکه هدف نوشته  تذکری است که هیچ یک از ما نباید بر علیه قشری نفرت پراکنی و معلولیت هراسی نمایم، در چنین زمانه ی نباید صرف به وضعیت جسمانی انسان ها نگاه کنیم و انسانیت و تنوع انسانی را این گونه کوچک بشمریم. 

نوت: 
https://www.facebook.com/AfOnline.af/videos/vb.1382078438773209/1493393934308325/?type=2&theater

هیچ نظری موجود نیست: