صفحات

۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

مسوده قانون انتخابات و حقوق اشخاص دارای معلولیت

انتخابات زمینه ساز تبارز اراده مردم و مشروعیت دهنده حاکمیت مردم سالار و دیموکراتیک می باشد، انتخابات زمینه ابراز اراده جمعی و فردی شهروندان کشور در امور مختلف حکومتداری و تأمین حاکمیت قانون و بهره مندی همه اقشار از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را فراهم می نمایند، شهروندان کشور سرنوشت خویش را با دادن رای و انتخاب کردن تعیین می کنند. رای دادن، انتخاب کردن و انتخاب شدن حق بشری و طبیعی هرشهروند واجد شرایط است این حق در تمام قوانین نافذه کشور احترام شده و هرگونه تبعیض در راه تحقق آن ممنوع گردیده است.

اشخاص دارای معلولیت در کشور کتله ی عظیم اجتماعی و قابل توجه بوده است که نظر به سروی انجام شده در زمینه در سال 2005 میلادی در حدود 2.7% نفوش کشور را اشخاص دارای معلولیت های شدیدی گوناگون تشکیل میدهد. حقوق همه دسته های مختلف اشخاص دارای معلولیت در ابعاد مختلف در کشور توسط قانون مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفته است.
یکی از راه های که می تواند مشارکت اشخاص دارای معلولیت را در پروسه های سیاسی و تصمیم گیری تسهیل کند و اشخاص دارای معلولیت بتواند حضور و اراده خویش را منحیث شهروندان برابر ابراز نمایند، انتخاب کردن و انتخاب شدن است و سهم گیری فعال آنان در روند انتخابات می باشد، تحقق این حق بدون در نظر گرفتن تسهیلات لازم در مراکز رای دهی، قابل دسترس بودن مراکز راهی دهی و همچنان نیازمندی های آنان برای داشتن اوراق رای دهی قابل دسترس متناسب به ضروریات آنان ممکن نیست، مگر اینکه نیازمندی های آنان جداً از جانب مسوولین امور انتخاباتی در نظر گرفته شود. محروم کردن هرقشری از جامعه از دست یابی و بهره مندی از حقوق شان و بخصوص حق تعیین سرنوشت در واقع  نادیده گرفتن آن بخش از جامعه است و بیانگر آن است که مسوولین همه شمول و فراگیر نمی اندیشند و کتله ی بزرگ اجتماعی را نادیده گرفته اند از حق اساسی تعیین سرنوشت و مشارکت محروم می کند.
در این نبشته بصورت اجمالی نگاهی می اندازیم به حقوق اشخاص دارای معلولیت وبخصوص حقوق سیاسی و مشارکت اجتماعی آنان از نظر اسلام، قوانین نافذه کشور و اسناد بین المللی حقوق بشر که افغانستان بدان ها محلق شده است و همچنان به عملکردهای مثبت و منفی کمیسیون مستقل انتخابات،  قوانین گذشته انتخاباتی ده سال اخیر و مسوده فعلی قانون انتخابات که از جانب کمسیون انتخابات به تاریخ 20 جوزا 1391 طی 17 فصل و 69 ماده با یک ضمیمه [1] به  وزارت عدلیه پیشکش گردید و نیز ارایه یک سلسله پیشنهادات برای بهره مندی مناسب و کرامت پسند از حقوق سیاسی اشخاص دارای معلولیت از طریق قانون انتخابات و تدویر انتخابات مختلف در کشور پرداخته می شود و کوشش شده است تا بصورت مختصر به موضوعات نگرسته شود. در ابتدا به بررسی حقوق و به ویژه حقوق سیاسی و اجتماعی آنان در اسلام، مواد حمایتی حقوق اشخاص دارای معلولیت در قوانین داخلی و همچنان میثاق های بین المللی مربوطه که افغانستان عضویت آنها را دارد، پرداخته، موارد مورد نظر را یکا یک تجزیه و تحلیل می نمایم:
حمایت های حقوقی اشخاص دارای معلولیت و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن
حقوق اشخاص دارای معلولیت در اسلام
دین مبین اسلام  همه انسان ها را فارغ از هر قوم و نژاد، تابع هردین و فرهنگی که باشد،  مرد یا زن، پیر یا جوان، دارای معلولیت ویا  بدون معلولیت باشد، آنها را دارای کرامت می داند و هیچ کسی حق ندارد که کرامت او را توهین کند و یا نادیده بگیرد. خداوند متعال (ج) در سوره اسرا  آیه 70 می فرماید (ترجمه: همانا که ما بنی آدم را کرامت بخشیدیم، و در خشکی و در دریا سیردادیم (یعنی زمین و فضای ماحول آن را در اختیارش قراردادیم) و از انواع خوراکی های پاکیزه نصیب شان کردیم، و به بسیاری از موجوداتی که خلق کردیم برتری بخشیدیم، برتری بخشیدن شایسته و آشکار)[2]
در کتاب اسلام و معلولیت در ذیل تفسیر آیه 70 سوره اسرا چنین توضیح می دهد :
  1. از آیه فوق دانسته می شود که ((کرامت)) یک عطیه آسمانی است، خداوند متعال از میان همه مخلوقات زمینی تنها انسانها را از آن برخوردار کرده است.
  2. کرامت در آیه فوق عمومیت دارد، پس همه انسانهای روی زمین، بدون در نظرداشت: رنگ، نژاد، جنسیت، دین، فرهنگ، لسان و ملیت از این عطیه الهی برخوردارند، حتی طفل شیرخوار
  3. چون کرامت یک عطیه الهی است، پس همه انسانها، در هر سرزمین و کشوری که هستند، مآمور حفظ و پاسداری از آن می باشند هیچ قدرت و یا قوتی نمیتواند آن را از انسانی سلب نماید. [3]
در رابطه به حقوق سیاسی اشخاص دارای معلولیت در اسلام همین کافی است که به داستان عبدالله ابن ام مکتوم و شآن نزول سوره عبس و سرپرستی مسلمین در صدر اسلام توسط عبدالله ابن ام مکتوم شخص نابینای که پیامبر گرامی اسلام چندباری وی را جانشین خویش قرار داد، اشاره نمود و این خود گواهی است بر اینکه دین مقدس اسلام چقدر به حقوق اشخاص دارای معلولیت  توجه نموده است که سرپرستی مسلمین را به یک شخص نابینا می سپارد. برای تفصیل بیشتر باز در کتاب اسلام و معلولیت می بینیم که در ذیل سوره سوره عبس چنین آمده است: " برای اثبات این حقیقت همین بس که خدای متعال رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران و رحمت للعالمین را به جهت بی اعتنایی مختصری که از سوی او نسبت به عبدالله ابن ام مکتوم که یک شخص نابینا بود، صورت گرفت، سخت مورد مؤاخذه قرار داده، می فرماید " ترجمه: سویش آمد. توچه می دانی ! شاید او به قصد پاکی و یا یادگیری آمده بود، که از آن منتفع گردد. اما آنکه توانگر است، به او روی می آوری!، در حالیکه اگر پاک نگردد (ایمان نیاورد)، چیزی بر تو نیست. و اما آن کسی که با تلاش به سویت می آید(دلی آماده برای آموختن دارد) و از خدا می ترسد، پس تو از او رو می گردانی و غافل می شوی[4]! " آیات عتاب آمیز فوق، تآثیر فوق العاده ای به روحیه پیغمبر گذاشت، از آن پس هرگاه ابن ام مکتوم وارد مجلس می شد، پیغمبر (ص) سخنان خود را قطع کرده، خطاب به او می فرمود: ((ترجمه: مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد))[5]
از آیات سوره عبس و شآن نزول آن و احترام که حضرت رسول گرامی (ص) به عبدالله ابن ام مکتوم نمود و احادیث دیگر در راستای احترام و شمولیت اشخاص دارای معلولیت وارد شده است خود نشان میدهد که حقوق اشخاص دارای معلولیت و بخصوص حق سیاسی با تعیین جانشینی ام مکتوم در دو نوبت که حضرت محمد(ص) او را در غزوات اسلامی در "مدینه" [6]جانشین قرار داد، حق سیاسی و حضور آنان در سطح کلان مدیریتی را در اسلام ثابت می کند و هیچ گونه تفاوت و معلولیتی مانع حضور و سهم گیری آنان در امور سیاسی و اجتماعی نمی گردد بلکه هرکسی می تواند نقش خویش را با داشتن تفاوت هایش در جامعه بازی کند.
هرچند که حقوق اشخاص دارای معلولیت در قوانین نافذه کشور تضمین شده است، بلکه اول تر از همه دین مبین اسلام و پیامبر (ص) بزرگش حقوق آنانرا تأمین نموده است و حتی برای حفظ کرامت انسانی همه انسانها منجمله اشخاص دارای معلولیت که متاسفانه امروزه در جامعه با القاب گوناگون توهین کننده یاد می شود می بینیم که خداوند متعال در سوره حجرات ریشخند کردن و به القاب زشت یادکردن را نهی کرده است. (ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید!، هیچ قومی، قوم دیگر را مورد تمسخر قرار ندهند، شاید آنها بهتر از اینان باشند. و نه زنانی، زنان دیکر را، شاید آنان بهتر از اینها باشند. و مبادا که همدیگر را مورد عیب جویی قرار داده و یا با القاب زشت یاد کنید. بسی ناپسند است، کسی را پس از ایمان، نام دوره جاهلیت بگذارید. و اگر کسی از این نوع رفتارتوبه نکند پس او از جمله ستمگران خواهد بود)[7]

قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان  
ماده 22 قانون اساسی کشور هرگونه تبعیض بین اتباع افغانستان را منع نموده است " هر نوع تبعيض و امتياز بين اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون داراي حقوق و وجايب مساوي مي باشند"[8].
قانون اساسی افغانستان در ماده 53 و 84 بصورت مشخص حقوق اشخاص دارای معلولیت در بخش های مختلف را حمایت نموده و جهت سهم گیری فعال آنان از جانب دولت و دست اندرکاران تدابیر لازم اتخاذ گردد " دولت به منظور تنظيم خدمات طبي و مساعدت مالي براي بازماندگان شهدأ و مفقودين و براي باز تواني معلولين و معيوبين (اشخاص دارای معلولیت[9]) و سهم گيري فعا ل آنان در جامعه،‌ مطابق به احکام قانون، تدابير لازم اتخاذ مي نمايد.
دولت حقوق متقاعدين را تضمين نموده، براي کهن سالان، زنان بي سرپرست، معيوبين و معلولين (اشخاص دارای معلولیت) و ايتام بي بضاعت مطابق به احکام قانون کمک لازم به عمل مي آورد." [10]
ماده 84 حضور اشخاص دارای معلولیت در مراجع قانون گذاری را حمایت نموده تا شمولیت اشخاص دارای معلولیت در همه بخش های سیاسی، قانونگذاری و سیاست گذاری تأمین گردد ماده 84 بند سوم در ذیل سناتورهای انتخابی از جانب رییس جمهور چنین آمده است" يک ثلث باقي مانده از جمله شخصيت هاي خبير و با تجربه به شمول دو نفر از نمايندگان معلولين و معيوبين (اشخاص دارای معلولیت) و دو نفر از نمايندگان کوچي ها به تعيين رئيس جمهور براي مدت پنج سال" [11]
قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت
در پرتو ماده 53 قانون اساسی قانون جمهوری اسلامی افغانستان قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت در سال 2010 نافذ کردید به تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی اشخاص دارای معلولیت و مسوولیت های همگان از جمله برخورداری از حقوق سیاسی و اجتماعی بصورت مشخص در چند ماده آن تذکر بعمل آمده است تا اطمنان حاصل گردد که همه اشخاص دارای معلولیت از تمام حقوق مسجل شده قانون مستفید شوند. موارد که قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت در رابطه به حقوق سیاسی جامعه معلولیت پرداخته چنین است. " ماده اول: مبنی: این قانون به تأسی از حکم ماده پنجاه و سوم قانون اساسی افغانستان به منظور حمایت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تعلیمی، تربیتی، تفریحی و ورزشی و بازتوانی معلولین (اعم از زن، مرد و طفل) جهت سهم گیری فعال شان در جامعه و تأمین حقوق و امتیازات آنها، وضع گردیده است "[12]
ماده پانزدهم قانون در مورد عدم تبعیض این گونه آمده است" معلولین، حق سهم گیری مساوی را در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تعلیمی و تربیتی، تفریحی و ورزشی، بدون تبعیض، دارا می باشند "[13]
کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی
کنوانسیون حقوق سیاسی و مدنی مصوب سال 1966حق تمام شهروندان را بدون هرگونه تمایزی که اشخاص دارای معلولیت را نیز در برمی گیرد برسمیت شناخته است در ماده 25 کنوانسیون چنین آمده است:
‌أ.         هرشهروند، البته بدون هرگونه تمایزی که در ماده 2 تصریح گردید، و بدون موانع نامعقول باید حق و فرصت داشته باشد تا: در انجام امورات عامه، بطور مستقیم و یا از طریق نمایندگانی که آزادانه انتخاب می شوند سهم گیرد؛
‌ب.     درانتخابات دوره ای و سالم حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را داشته باشد، که باید از طریق رای دهی همگانی و مساویانه و با استفاده از رای سری برگزار گردد، تا تضمین کننده حق آزادی اراده انتخاب کنندگان باشد
‌ج.      با درنظرداشت شرایط عمومی مساوات به تمام خدمات عامه در کشوراش دسترسی داشته باشد.  [14]
کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت [15]
کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت جنبه های مختلف زندگی اشخاص دارای معلولیت را از ابعاد گوناگون مطرح نموده و تمام زمینه های مشارکت و شمولیت های مختلف اشخاص دارای معلولیت را از دید مسلکی و حقوقی مورد بحث قرار داده است و کشورهای عضو مکلف به رعایت آن در تمام زمینه های شمولیت، بهره مندی از تمام حقوق پیش بینی شده در کنوانسیون می باشد، در این کنوانسیون حقوق سیاسی و مشارکت اشخاص دارای معلولیت در مواد مختلف طرح گردیده است و اما در ماده 29 تحت عنوان مشارکت در زندگی سیاسی و عمومی بصورت مفصل به حقوق سیاسی آنان پرداخته شده است، کشورهای عضو مکلف است تا اشخاص دارای معلولیت بصورت مؤثر و کامل در زندگی سیاسی و عمومی بر مبنای برابر با سایرین اشتراک ورزد:
" دولت های عضو برای  افراد دارای معلوليت،  حقوق سيـاسـی و فرصت هايی را جهت بهره مندی آنان بر مبنای برابر با سايرين ، تضمين نموده، متعهد مي‌گردند كه:
الف) تضمين نمايند، افراد دارای معلوليت می توانند به طور مؤثر و كامل در زندگی سياسی و عمومی بر مبنای برابر با سايرين، مستقيما يا از طريق نمايندگانی كه آزادانه برگزيده اند از جمله حق و فرصت افراد دارای معلوليت جهت رأی دادن و برگزيده شدن ، مشاركت نمايند ، از جمله توسط:
اول: تضمين نمايند كه روند تسهيلات و منابع رأي گيری مناسب، قابل دسترس و بسهولت قابل فهم و بهره گيري می باشند.
دوم: از حق افراد دارای معلوليت جهت رأی دادن به طور مخفی و بدون هراس در انتخابات و رفراندوم های عمومی، نامزدي در انتخابات، مديريت مؤثر اداري‌ و ايفاي تمامي وظايف عمومي در سطوح دولتي حمايت نموده، استفاده از فناوري‌هاي جديد و كمكي را در صورت مقتضي تسهيل بخشند و تسهيل در استفاده از فناوري‌های جديد و كمكي را در صورت مقتضی مورد حمايت قرار دهند.
سوم: بيان آزادانه‌ي اراده‌ي افراد دارای معلوليت به عنوان رأی دهندگان را تضمين نموده، در اين جهت و در جايي‌كه ضروری باشد  با درخواست آنان، اجازه‌ي ياری در رأي گيري به فرد مورد انتخاب آن‌ها اعطاء گردد."[16]

کنوانسیون دولت های عضو را مکلف به منع تمامی تبعیضات برمبنای معلولیت می نماید و در بند دوم ماده ی پنجم برابری و عدم تبعیض چنین آمده است " دولت هاي عضو تمامي تبعيضات منبعث از معلوليت را ممنوع نموده و حمايت حقوقي مؤثر و مساوی را  برای افراد دارای معلو ليت در برابر تبعيض در تمام زمينه ها، تضمين مي‌نمايد. "[17]

کنوانسیون منع ماین های ضد پرسونل
قربانیان ماین های زمینی که جز از جامعه معلولیت در کشور است نظر به کنوانسیون منع ماین های ضد پرسونل باید از حقوق بشری شان مستفید شوند کنوانسیون متذکره کشورهای عضو را ملزم به فراهم سازی زمینه های حضور اجتماعی و اقتصادی می نماید. پیمان منع ماین های زمینی در راستای توانبخشی اجتماعی و اقتصادی قربانیان ماین ها  کشورهای عضو راچنین ملزم به: " فراهم سازی همکاری برای مراقبت ها و بازتوانی اجتماعی و اقتصادی برای قربانیان ماین و برنامه های آگاهی دهی می کند"[18] 

کنوانسیون منع مهمات خوشه ای
افغانستان بعنوان عضوی کنوانسیون منع مهمات خوشه ای مکلف به ارایه خدمات به قربانیان مهمات خوشه ای و فراهم سازی و مساعد نمودن شمولیت های اجتماعی و اقتصادی آنان می باشد، کشورهای عضو حمایت های کافی، مراقبت ها و شمولیت آنانرا چنین در نظرگیرد. " هرکشور عضو نسبت به قربانیان مهمات خوشه ای در ساحات تحت کنترول و قلمرو خویش، در حدود قوانین عملی بین المللی بشری و حقوق بشری، به حد کافی حمایت های حساس منطبق به سن و جنس را به شمول مراقبت های صحی، همکاری های بازتوانی  و روانی فرهم می سازد، و همچنان شمولیت اجتماعی و اقتصادی آنها را مساعد می سازد. هر کشور عضو در جمع آوری معلومات معتبر در ر ابطه به قربانیان مهمات خوشه ای مساعی کافی می نماید "[19]

حقوق انتخاباتی اشخاص دارای معلولیت در قوانین  انتخاباتی کشور
در طول ده سال گذشته با روی کارآمدن نظام پسا طالبانی، افغانستان تاکنون سه قانون انتخاباتی را در سال های 1383 ، 1384 و 1388 تجربه کرده است درهرکدام از سه قانون متذکره به نحوی از انحا به حق رای دادن و فراهم سازی سهولت در مراکز رای دهی برای اشخاص دارای معلولیت مطرح شده است هرچند که در عمل ممکن بصورت کامل تطبیق نشده اما نفس مطرح کردن آن در واقع احترام به حقوق اشخاص دارای معلولیت بوده و نشان دهنده اصل احترام به همه و در نظرگرفتن نیازمندی های فردی اقشار جامعه را مورد توجه قرار داده و همچنان شایان ذکر است که کمیسیون انتخابات در انتخابات گذشته زمینه استخدام و جلب و جذب اشخاص دارای معلولیت را در جریان تدویر انتخابات بصورت درست فراهم نموده بود جا دارد که همین زمینه از دست اندرکاران کمیسیون انتخابات و مسوولین که دست به ایجاد و تسوید قوانین قبلی انتخابات و استخدام اشخاص دارای معلولیت در تدویر انتخابات گذشته همت گماریده بودند تشکر و سپاسگزاری نمود.

قانون اساسی افغانستان و حق انتخاب شهروندان کشور:
حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای هر شهروند کشور در قانون اساسی مورد حمایت قرار گرفته و هرشهروندی حق دارد تا از این حق مسجل شده است بهره مند شود و استفاده کنند، در ماده 33 قانون اساسی در رابطه به انتخاب کردن و انتخاب شدن چنین آمده است " اتباع افغانستان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا مي باشند. شرايط و طرز استفاده از اين حق توسط قانون تنظيم ميگرد." [20]
حق اشخاص دارای معلولیت در قوانین انتخابات و دستورالعمل های انتخاباتی
اولین قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 829 سال 1383 شمسی
در سه قانون گذشته انتخابات از دوران حکومت انتقالی الی جمهوری اسلامی در فواصل سال های 1383، 1384 و 1388 موارد حمایتی حق انتخاب کردن، انتخاب شدن و رای دادن اشخاص دارای معلولیت ذیلاً چنین مطرح شده است:
اولین قانون انتخابات ده سال اخیر در رابطه به سهولت های برای رای دهی اشخاص دارای معلولیت چنین آمده است " کمیسیون مستقل انتخابات از تامین شرایط و سهولت ها برای رای دهی معیوبین (اشخاص دارای معلولیت) اطمینان حاصل می نماید" [21]
در قانون منتشره جریده رسمی 829 فقط یک مورد در رابطه به معلولیت مطرح شده است، مورد بیشتر از تأمین شرایط و سهولت ها چیزی دیگری نیامده است.  
دومین قانون انتخابات جریده رسمی شماره 850 سال 1384 شمسی
در دومین قانون انتخابات تسهیلات خاص برای محل رای دهی برای اشخاص دارای معلولیت چنین در نظرگرفته شده است" کمیسیون میتواند برای کوچی ها، مهاجرین، بیجاشده گان داخلی، معلولین و معیوبین (اشخاص دارای معلولیت)، منسوبین قوای مسلح، کارکنان دولتی و کمیسیون استثناً تسهیلات خاص را فراهم نماید" [22]
در این قانون نیز فراهم سازی سهولت های لازم باردیگر در یک ماده دیگر هم مطرح شده است " کمیسیون به منظور رای دهی معیوبین و معلولین (اشخاص دارای معلولیت) سهولت های لازم را فراهم مینماید." [23]
دستور العمل رای دهی مصوب 25 نومبر 2008 کمیسیون مستقل انتخابات
در دستورالعمل رای دهی مراکز و محلات رای دهی ماده چهارم بند دوم بصورت ضمنی به تسهیلات مورد ضرورت اشخاص دارای معلولیت در صورت امکان چنین طرح گردیده است " به آنعده رای دهندگان واجد شرایط که بنابر ملحوظات مختلف امکان دسترسی به مراکز ثابت رای دهی را ندارند، تا حد امکان تسهیلات بخصوص فراهم میگردد[24]."
در دستورالعمل رای دهی درباب اجازه حضور درمحلات رای دهی چنین آمده است " اشخاصیکه طبق ماده نهم این دستورالعمل اجازه همکاری به رای دهنده معیوب (شخص دارای معلولیت) را دارند." [25]
در همین دستور العمل رای دهی در مورد نشانی نمودن ورق رای دهی برای اشخاص دارای معلولیت چنین آمده است " در صورتی که یک رای دهنده معلول یا معیوب (شخص دارای معلولیت) باشد، در مورد نشانی نمودن ورق رای دهی خویش می تواند از یک شخص با صلاحیت و مورد اعتماد منجلمه در صورت ضرورت از رییس محل رای دهی مطابق به شرایط آتی تقاضای همکاری نماید.
‌أ.         شخصی که به یک معلول یا معیوب (شخص دارای معلولیت) درمورد نشانی نمودن ورق رای دهی همکاری مینماید باید ورق رای دهی را در حضور و مطابق به خواست رای دهنده نشانی نماید
‌ب.     هیچ شخص به استثنای رییس محل رای دهی نمیتواند اضافه تر از یک رای دهنده معلول را در رابطه به رای دهی همکاری نماید
‌ج.      هرهمکاری که برای یک رای دهنده مطابق به شرایط این ماده صورت میگیرد باید درج ژورنال محل رای دهی گردد
‌د.        شخصی که به یک رای دهنده معلول همکاری مینماید، باید سری بودن رای فرد معلول را محترم بشمارد.
(4). انگشت هر رای دهنده باید قبل از دریافت ورق رای دهی توسط رنگ مخصوص نشانی گردد. به آنعده از افرادی که انگشت دست شان به رنگ مخصوص نشانی شده باشد اجازه دخول به محل رای دهی داده نمی شود، مگر اینکه بخاطر همکاری به یک رای دهنده معلول مراجعه نماید." [26]

سومین قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 1012 سال 1388 شمسی
و اما در سومین قانون انتخاباتی  نافذه شده در سال 1388 موارد مختلف در باره معلولیت مطرح شده است در وهله اول مثل قوانین ماقبل تسهیلات خاص غرض رای دهی چنین در نظر گرفته شده است " کمیسیون در حدود امکانات برای کوچی ها، مهاجرین، بیجاشدگان داخلی، معلولین، منسوبین عسکری وزارت های دفاع ملی و امور داخله، ریاست عمومی امنیت ملی و سایر وزارت ها وادارات دارای تشکیلات نظامی، کارکنان ادارات دولتی، کارکنان کمیسیون و محبوسینی که از حقوق مدنی خود محروم نشده باشند، تسهیلات خاص را غرض رای دهی فراهم نمی نماید." [27]

در قانون مصوب سال 1388 مواردی است که یا نا آگاهانه و یا بصورت عمدی به معلولیت پرداخته است و بعد از ده سال گویا تدوین کنندگان قانون انتخابات پی برده است  که معلولیت ناتوانی است و یا کسی که معلول شد دیگر توانایی انجام وظیفه را ندارد و در باب تفویض کرسی آمده است: "هرگاه عضو منتخب نتواند کرسی خود را اشغال نماید با به دلایلی کرسی خود را در دوره کار ولسی جرگه ترک، وفات یا استعفا نموده یا عزل شود ویا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود، کرسی وی طبق لست مرتبه کمیسیون به کاندید بعدی دارای بیشترین آرا از عین جنس (ذکور یا اناث) تعلق می گیرد، مشروط بر اینکه حداقل یک سال به دوره کاری ولسی جرگه باقی مانده باشد"[28] ،  همین شرط برای تفویض کرسی در10 [29] مورد برای نمایندگان انتخابی برای: عضو ولسی جرگه، نماینده کوچی در ولسی جرگه ، شورای ولایتی، شورای ولسوالی، عضو شورای ولایتی عضو مشرانوجرگه، عضو شورای ولسوالی عضو مشرانوجرگه، عضو شورای قریه، شاروال کابل، شاروال سایر ولایات، ولسوالی ها و شهرها و عضو مجالس شاروالی آمده است.

انتظار میرفت که دست اندرکاران امور انتخابات بعد از گذشت ده سال و اندوختن تجارب گوناگون واقع بین تر می شد و راه های تأمین مشارکت و بهره مندی اشخاص دارای معلولیت را از طریق انتخاب کردن و انتخاب شدن را بصورت خوبتر و مناسب تدوین می نمود، تفاوت های ناشی از معلولیت را منحیث یک اصل تنوع بشری می پذیرفت نه اینکه معلولیت و تفاوت وی را ناتوانی و عدم کارایی وی دانست،  جالب است اشخاص دارای معلولیت حق رای دادن دارد اما حق انتخاب شدن را ندارد و بر مبنای معلولیت کرسی اش به کسی دیگری تفویض گردد ، متاسفانه معلولیت ستیزی در قانون انتخابات از همین جا آغاز شده است که حتی بازهم در مسوده فعلی قانون انتخابات عین موارد و عبارات را شاهدیم.  

پلان استراتژیک پنج ساله کمیسیون مستقل انتخابات
کمیسیون مستقل انتخابات خوشخبتانه در پلان استراتژیک پنج ساله (1391 – 1396 ) [30]در صفحه هفت بر اصول بین المللی انتخابات دیموکراتیک از کنوانسیون بین المللی حقوق اشخاص دارای معلولیت منحیث یک اصل دیموکراتیک انتخاباتی برای فراهم سازی حق انتخاب کردن و انتخاب شده اشخاص دارای معلولیت یاد کرده است و در صفحه 8 ماده 29 مشارکت در زندگی سیاسی و عمومی کنوانسیون را چنین نقل نموده است:
دول عضو باید حقوق سیاسی افراد دارای معلولیت و فرصت بهره مندی آنان از این حقوق را، به میزان برابر با سایرین، تضمین نموده و باید متعهد گردند که: (الف) تضمین نمایند که افراد دارای معلولیت قادر خواهند بود بطور مؤثر و کامل، در حیات سیاسی و عمومی، به میزان برابر با سایرین مستقیماً یا از طریق نمایندگانی که آزادانه انتخاب نموده اند، اشتراک نمایند، بشمول حق اینکه افراد دارای معلولیت حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن را خواهند داشت : […].[31]
خوشبختانه کمیسیون مستقل انتخابات در برنامه استراتژیک پنج ساله اش از کلمه معیوب استفاده نکرده بعوض به کلمه معلولین اکتفا نموده است که خود ادبیات کمیسیون را نشان میدهد که از کلمات توهین آمیز و تحقیر کننده پرهیز نموده است.
مسوده قانون انتخابات 20 جوزا 1391
با تأسف باید نوشت که مسوده قانون انتخابات به مراتب از سه قانون گذشته تعصب آمیزتر و غیر واقع بینانه تر به موضوعات معلولیت پرداخته است، و آنچه که می توان در این مسوده به نگاه مثبت به آن نگریست مطرح شدن موارد کلی از این قبیل که " هرشخص واجد شرایط رای دهی حق دارد، منحیث رای دهنده ثبت نام نموده و بدون هیچگونه تبعیض در انتخابات شرکت نماید"[32]  و یا اینکه "هرشخص واجد شرایط در صورتیکه از حق ثبت نام و یا رای دادن محروم گردد حق دارد به مرجع مربوطه شکایت درج کند "[33]  مطرح شدن چنین موضوعی بصورت کلی می تواند در برگیرنده همه شهروندان منجمله اشخاص دارای معلولیت باشد که بدون شک است، کل گویی های دیگر هم در این مسوده است که به نحوی می شود برای حمایت از اشخاص دارای معلولیت بدان استناد کرد.
مطرح نشدن اشخاص دارای معلولیت در کنار سایر کسانیکه به سهولت های خاص ضرورت دارند.
 و اما جدا از کلی گویی ها که در این قانون آمده است اشخاص دارای معلولیت با توجه به موانع مختلف اجتماعی ، آسیب پذیری ها ، نیازمندی ها و تأکید ها که در قوانین ملی و بین المللی برای تحقق حق شان شده است، لازم بود که مثل قوانین گذشته برای دسترسی به مراکز رای دهی باید در کنار سایر گروه های مورد نظر جهت برخورداری از تسهیلات خاص درمراکز رای دهی  اشخاص دارای معلولیت نیز گنجانیده می شد. اما متاسفانه  درماده سوم بند پنجم این مسوده دیگر حتی نام از اشخاص دارای معلولیت در کنار کوچی ها، مهاجرین ، کارمندان.....  وجود ندارد. در سه قانون قبلی اصل فراهم سازی سهولت ها ویا اطمنان از تسهیلات لازم برای اشخاص دارای معلولیت مطرح بود، چگونه شده است که این بار این کلمه از پیشنویس حذف گردیده است و یا مطرح نشدن معلولیت در کنار دیگران بدین مفهوم است که مشکلات در این زمینه رفع گردیده است؟ ویا افغانستان به چنان توسعه و ترقی دست یافته که دیگر لازم نیست مسوولین انتخابات چنین سهولتی را در نظر گیرد؟ معلوم است که مشکلات و موانع پابرجا است، کدام تغییر قابل ملاحظه ای رو نما نشده است که تمام مراکز رای دهی، مراکز ثبت نام رای دهی و اخذ کارت رای دهی قابل دسترس باشد که دیگر ضرور نیست در قانون بعنوان مکلفیت فراهم سازی سهولت ها بدان اشاره کرد، و یا خدای نخواسته پیشنویسان حق اشتراک اشخاص دارای معلولیت در انتخابات را فراموش کرده اند و یا بدان توجه نکرده است، با مطرح نشدن سهولت های لازم چنین می نمایاند که مسوولین محترم عزم فراهم سازی چنین امری مهم را ندارد، مسوولیت گریز شده اند.
سلامت جسمی و روانی
نه تنها کمیسیون و بانیان انتخابات مکلف به فراهم سازی سهولت ها برای اشخاص دارای معلولیت نیست، بلکه پیشنویسان قانون با وارد کردن اوصاف سلامت جسمی و روانی در قانون حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را به حیث نماینده انتخابی از او سلب می کند و آنان نمی توانند وارد رقابت های آزاد انتخاباتی که مردم باید به شایستگی، تعهد، درایت، مدیریت، امانت داری و صداقت قضاوت کند، مبارزه و پیکار کننند.
در مواصفات نامزد ریاست جمهوری و شرایط و مواصفات نامزد شاروالی سلامت جسمی و روانی [34]  مطرح شده است، در موارد دیگر نمایندگان انتخابی تنها سلامت روانی [35] آمده است اما سلامت جسمی صرف برای ریاست جمهوری و شاروالی آمده است و مابقی نمایندگان صرف از سلامت روانی برخوردار باشند.
طرح ایزاد اوصاف سلامت جسمی و روانی در مغایرت و تناقض با ماده 84 قانون اساسی مبنی بر انتخاب دو سناتور دارای معلولیت در جمع سناتوران انتخابی از جانب رییس جمهور، ماده 62 قانون اساسی مبنی بر شرایط کاندید شدن برای ریاست جمهوری، ماده 85 اوصاف عضویت در شورای ملی، ماده 15 قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت که همانا برخورداری بدون تبعیض تمام حقوق و بخصوص حقوق سیاسی و ماده 29 کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت مشارکت در زندگی سیاسی و عمومی و اسنادی دیگر که همه حق انتخابات اشخاص دارای معلولیت را تضمین نموده است، می باشد، و همچنان در مغایرت و تضاد با حقوق اشخاص دارای معلولیت در اسلام است که می بینیم که عبدالله ابن ام مکتوم با داشتن معلولیت شدید (معلولیت بینایی) چند بار جانشین حضرت محمد (ص) می شود، همه موارد دینی، قوانین ملی و اسناد بین المللی تأکید بر برخورداری و بهره مندی برابر از تمام حقوق اشخاص دارای معلولیت را دارد.
تفویض کرسی بر مبنای معلولیت به کسی دیگر
مسوده به موارد فوق الذکر منفی اکتفا نکرده بلکه حتی کسی که هم به کرسی انتخابی نمایندگی راه یافته است بازهم برمبنای معلولیت اکتسابی کرسی اش به کسی دیگر تفویض می گردد، در حدود 9 مورد تفویض کرسی بر مبنای معلولیت برای همه نمایندگان انتخابی از شورای قریه الی ولسی جرگه  مطرح شده است، بند سوم ماده بیستم چنین آمده است " هرگاه عضو منتخب نتواند کرسی خود را اشغال نماید و یا بنابر دلایلی کرسی خور را ترک، وفات یا استعفا نموده و یا سمت دیگری را احراز نماید و یا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود، کمیسیون مطابق لست مرتبه نامزد بعد دارای بیشترین آرا را از حوزه مربوطه معرفی می نماید[36]."
دست اندرکاران به جای پرداختن به تفویض کرسی بر مبنای معلولیت بهتر خواهد بود که زمینه های حضور و مشارکت آنان در یک روند انتخابات آزاد ، شفاف و قابل دسترس را فراهم نماید و همچنان قبل از رفتن به طرف رقابت های انتخاباتی و نامزدشدن مراکز اخذ کارت رای دهی و مراکز و محلات رای دهی را در روز تدویر انتخابات مهیا و مناسب به نیازمندی های اشخاص دارای معلولیت بسازند، نه اینکه ما به مسوولیت اصلی خود که همانا فراهم سازی زمینه انتخابات و مشروعیت دهی نظام با حضور گسترده همه اقشار است سر باز زده به موضوعات عامیانه، غیر حقیقی وغیر اکادمیک که یک پندار نادرست از معلولیت است، بپردازیم، اگر عوام الناس گاهی چنین چیزی را مطرح می کند گفته می توانیم که آنان از توانمندی های اشخاص دارای معلولیت اطلاع چندانی ندارند ولی  مطرح شدن چنین موضوع از جانب کسانیکه ادعای فهمیدگی، لیاقت ، مدیریت و تجربه را دارند بدور از انتضار است، پیشنویسان قانون درکمیسیون منحیث تفسیر کننده مواد 33 قانون اساسی که زمینه مشارکت اتباع افغانستان از حق رای دادن و انتخاب شدن را فراهم کند ولی برعکس پرداختن و توسل به موضوع کهنه و غیر واقعی جای تأمل و پرسش جدی را دارد.
محروم کردن بخشی از جامعه برمبنای معلولیت و تفاوت کدام مبنای حقوقی ندارد بلکه خود نشان دهنده درک نا درست و نا متناسب به زمان از معلولیت بوده و همچنان رعایت نکردن موازین حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت نشانه عدم پابندی آنان به تعهدات ملی و بین المللی افغانستان در عرصه معلولیت است.
مسوده قانون انتخابات محدودنگرترین قانون انتخاباتی است که به صورت مثبت و مسوولانه به معلولیت نگاه نکرده بلکه در هر فصلی مانع زایی واشکال تراشی نموده تا اشخاص دارای معلولیت را از حق تعیین سرنوشت و مشارکت محروم کند
معلولیت نا توانی نیست
 جامعه مدنی اشخاص دارای معلولیت قویاً انتظار داشت که مسوولین محترم کمیسیون مستقل انتخابات با سپری نمودن فرازونشیب های مختلف تدویر چندین انتخابات در کشورروز به روز واقع نگر می شد و در طی ده سال حداقل تعریف از معلولیت می داشت به چه کسی شخص دارای معلولیت گفت، حقوق اشخاص دارای معلولیت در جامعه چیست، مکلفیت و مسوولیت های مسوولین و بخصوص مسوولین امور انتخاباتی چیست تا چگونه اطمنان حاصل کنند که همه اقشار مختلف اشخاص دارای معلولیت از حقوق سیاسی برخوردار شوند و هم آنان حق رای دادن و انتخاب شدن را داشته باشند. چنین مواصفاتی در قوانین گذشته نبوده اگر قرار است که صفاتی علاووه شود چه بهتر می بود که اوصاف دیگر مانند شایستگی، تعهد، لیاقت، امانت داری یا معیارهای تحصل و دانش مطرح میشد،  ویا صرف به اوصافی بسنده می کردند که در ماده های 62 و 85 قانون اساسی آمده است و دست به چنین استخراج غیر حقیقی نمی زدند.
در یک اتاق شورای ملی رییس جمهورحق انتخاب قانونی دو سناتور دارای معلولیت را دارد و از طرف دیگر با طرح شدن اوصاف سلامت جسمی و روانی و تفویض کرسی بر مبنای معلولیت به کسی دیگربه مردم حق داده نمی شود که اشخاص دارای معلولیت را منحیث نماینده خود انتخب کنند. چگونه می توان به این تضاد جواب داد؟ آیا در یک اتاق باید شخصی با اوصاف سلامت جسمی حضور یافته می تواند و در اتاق دیگر و سایر کرسی نمایندگی انتخابی که مردم باید انتخاب کنند حضور یافته نمی توانند!. لازم است تا چند نمونه از شخصیت های مشهور سیاسی و علمی جهان و افغانستان که دارای معلولیت های متخلف شدید بوده اند دیده شود که کدام کمبودی و ضعف را داشتند تا کمیسیون محترم انتخابات به چنین کشفیات غیر واقعی نایل شده است. معلولیت را عدم توانمندی و کرسی وی را به کسی دیگر تفویض  کند و یا نتواند خود را کاندید کند. صدها دانشمند، نویسنده، سیاستمدار، ادیب و ورزشکار دارای معلولیت در طول تاریخ بوده است که به نحوی از انحنا تحولات عظیم علمی و تاریخی را به بشر به ارمغان آورده است، چند نمونه ی از معلولیت های گوناگون در جهان و افغانستان:
مشاهیر دارای معلولیت در جهان:
1.      عبدالله ابن ام مکتوم دوبار جانشین پیامبر اسلام در مدینه بود دارای معلولیت نابینایی بود  
2.      طه حسین نویسنده مصری و وزیر فرهنگ مصر در سال 1950 بود و دارای معلولیت نابینایی بود   
3.      لویی بریل فرانسوی مخترخ خط بریل که خود دارای معلولیت نابینایی بود
4.      امام ترمذی محدث مشهور دارای معلولیت نابینایی بود
5.      رودکی اولین شاعر زبان دری دارای معلولیت نابینایی بود
6.      گراهام بل مخترع تلفون که به سنگینی سامعه دچار بود
7.      فرانکلین روزولت که چهار مرتبه رییس جمهور امریکا بود، معلولیت فزیکی پولیو داشت
8.      امیر تیمور یا تیمور جهانگشا دارای معلولیت فزیکی بود
9.      توماس ادیسون مخترع که دارای معلولیت ناشنوایی بود. [37]
10. استفن هاوکینگ یکی از بزرگترین دانشمندان فزیک جهانی کنونی دارای معلولیت کلی فلج است
مشاهیر دارای معلولیت در افغانستان
1.      عبدالعلی بارکزی از هرات هنرمند، موسیقی دان و نویسنده دارای معلولیت کلی فلج (قطع نخاع) است
2.      حاجی کاظم یزدانی مورخ، مفسرقرآن کریم و نویسنده دارای معلولیت فزیکی می باشد
3.      محمد یونس قانونی رییس پیشین ولسی جرگه دارای معلولیت فزیکی است
4.      محمد حنیف اتمر وزیر پیشین کابینه افغانستان دارای معلولیت فزیکی است
5.      استاد قاری برکت الله سلیم قاری بین المللی قرآئت قرآنکریم در جهان دارای معلولیت بینایی است
6.      فیروز علی علی ز اده رییس دادخواهی کمپیاین بین المللی مبارزه علیه ماین های زمینی و مهمات خوشه ای درسویس دارای معلولیت فزیکی قطع هر دوپا است
7.      قاضی نذیر حنفی رییس کمیسیون تقنین ولسی جرگه ی فعلی
8.      سناتور عبدالباقی بریال عضو انتصابی مشرانو جرگه و متباقی اعضای دارای معلولیت شورای ملی که دارای معلولیت های مختلف اند و مانند وکلای دیگر انجام وظیفه می کنند.
9.      ده ها و صد ها انسان دارای معلولیت در کشور در بخش های ورزشی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی که هرکدام نمونه ی از توانمندی و حتی در موارد فوق العاده به نظر میرسد، می باشد.
خوب می بود که تدوین کنندگان محترم مسوده قانون انتخابات به معلولیت های اشخاص دارای معلولیت منحیث مانع و سد نگاه نکرده بلکه تفاوت را می پذیرفت زیرا همه انسانها متفاوت اند و اشخاص دارای معلولیت بعنوان اشخاص دارای توانایی های متفاوت مطرح است نه ناتوان، هیچ کسی ناتوان نیست اگر ضعف و کندکاری هم مشاهده می شود این در حقیقت ما هستیم که شرایط مناسب و برابر را فراهم کرده نتوانستیم و آنان نتوانستند بصورت برابر مستفید شوند. چه کسی می تواند ثابت کند که معلولیت ناتوانی است؟
تناقضات در قوانین و برخورداری حق انتخاب کردن وشدن اشخاص دارای معلولیت
و اما تناقضات دیگری هم دراسناد خود کمیسیون مستقل انتخابات دیده می شود مثلاً در برنامه استراتژیک پنج ساله  در اصول بین المللی انتخابات دیموکراتیک و شامل نمودن مفاد ماده 29 کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت سخن بمیان آمده است، نشاندهند این است که کمیسیون مکلف به رعایت و تطبیق مواد مطرح شده  میثاق حقوق اشخاص دارای معلولیت است، دقیقاً وقتی به ماده 29 کنوانسیون مراجعه می کنیم هرگونه تبعیض بر مبنای معلولیت را رد نموده است و کشورهای عضو تضمین می کند که اشخاص دارای معلولیت از حقوق سیاسی و فرصت های برابر بهره مند می شوند ومشارکت مؤثر و کامل آنان در زندگی سیاسی و عمومی جهت رای دادن و برگزیده شدن تضمین می گردد و همین طور یادآوری میثاق های دیگر در زمینه تحقق حق سیاسی همه شهروندان که بدون شک اشخاص دارای معلولیت را نیز شامل می شود، و اما چگونه از یک طرف طرح می کنیم که به موازین بین المللی انتخاباتی پابندیم و از طرف دیگر طرح می کنیم که اشخاص دارای معلولیت حق ندارند در انتخابات با ایزاد موانع تحت عنون اوصاف جسمی و روانی خود را کاندید کنند و در موارد دیگر تفویض کرسی برمبنای معلولیت را مطرح می کنیم، حال سوال اینجا است که سلامت جسمی ، سلامت روانی و معلولیت از نظر پیشنویسان قانون چیست و چگونه سلامت روانی و جسمی را به کدام درجه سنجش نمود در کشوری که ده ها سال جنگ و ویرانی باعث شده است تا اکثریت زیادی از جامعه از انواع مشکلات و ناهنجاری های روانی رنج می برد؟ آیا سنجش  میزان سلامتی ها خود باعث جاروجنجال و فساد دیگری نمی شود و چه کسی را می توان پیدا کرد در این ویران خانه مشکل روانی نداشته باشد.
اما همین کنوانسیون که در برنامه استراتژیک کمیسیون ازآن نام برده شده است معلولیت را چنین تعریف می کند " افراد داراي معلوليت شامل كساني مي شوند كه داراي آسیب دیدگی های درازمدت فيزيكي، ذهني، فكري و يا حسي مي باشند كه در تعامل با موانع گوناگون امكان دارد مشاركت كامل و مؤثر آنان در شرايط برابر با ديگران در جامعه  متوقف گردد[38]"
و معلول نظر به قانون حقوق و امتیازات معلولین به چنین شخصی گفته می شود " معلول: شخصی است که بنابرضایعه جسمی، حسی، ذهنی و روانی یا توأم، به تشخیص کمیسیون صحی، سلامت و کارآیی خود را طوری از دست دهد که موجب کاهش توانمندی او در عرصه های اجتماعی و اقتصادی گردد[39]."
با توجه با تعاریف ارایه شده از معلولیت می بینیم که معلولیت یک آسیب دیدگی است که ممکن هر شخص در زندگی به آن مواجه شود زیرا روزی همه ما به نحوی از انحنا معلول می شویم، معلولیت در وضعیت کنونی کشور یک روند رو به گسترش است و روزانه شهروندان زیاد کشور به اثر و عوامل مختلف معلول می شوند، چگونه می پذیریم که خود قانونی بسازیم که در آینده دور و نزدیک حق خود را نادیده بگیریم، و باز در صدد تعدیل برآیم.  
پیشنهادات:
می پذیریم که افغانستان با مشکلات و چالش های متعدد مواجه است و همه چیز بر وفق مراد پیش نمی رود اما می شود که زمینه ها و تهداب یک سلسله کاری های متناسب به نیازمندی همه گروه ها را در تدوین قانون بدون تبعیض نهادینه نموده، راه های تطبیق آنرا جستجو نمایم. نمی شود که با مطرح کردن مشکلات و محدودیت ها مانع حضور و سد مشارکت بخشی از جامعه برمبنای معلولیت شویم. جامعه با تنوع که دارد زیبا است و فرهنگ تنوع پذیری و تفاوت را تقویه کنیم. 
با توجه به موارد که در فوق به تجزیه و تحلیل گرفته شد که هم بیانگر کارهای مثبت و مهم ی بوده که تاکنون کمیسیون محترم مستقل انتخابات در راستای معلولیت بدان همت گماریده است باید تشکر و قدردانی شود و از طرف موارد تبعیض آمیز و محروم کننده بر مبنای معلولیت که در مسوده قانون طرح گردیده است باید بصورت درست تعدیل گردد تا قانونی باشد که همه اقتشار جامعه بدون در نظرداشت هرگونه تفاوتی خود را در آن بیبیند و در انتخابات های پیشرو شرکت کنند بتواند نماینده خویش را انتخاب کند و هم خود کاندید شود.
تعدیلات پیشنهادی به مسوده قانون انتخابات از طرف کمیته دادخواهی حقوق اشخاص دارای معلولیت
متن اصلی مسوده قانون انتخابات
تعدیلات پیشنهادی
دلیل
حق و تکلیف رای دهنده:
ماده سوم:
(3)  هر رای دهنده حق دارد به یک مرکز رای دهی جهت استعمال رای خود دسترسی داشته باشد. کمیسیون مکلف است مراکز رای دهی را با درنظرداشت موقعیت رای دهندگان در سراسر کشور ایجاد نماید.
(5) کمیسیون با در نظرداشت شرایط و امکانات برای کوچی ها، مهاجرین، کارمندان نمایندگی های سیاسی کشور، منسوبین عسکری و محبوسینی که از حقوق مدنی خود محروم نشده باشند، تسهیلات خاص را غرض رای دهی فراهم می نماید.
(8) کمیسیون مکلف است مواد موردضرورت را قبل از روز انتخابات در مراکز رای دهی آماده نموده و تمام سهولت های ممکنه را جهت اشتراک رای دهندگان فراهم میسازد.
حق و تکلیف رای دهنده:
ماده سوم:
(3) هر رای دهنده حق دارد به یک مرکز رای دهی جهت استعمال رای خود دسترسی داشته باشد. کمیسیون مکلف است مراکز رای دهی قابل دسترس را با درنظرداشت موقعیت رای دهندگان در سراسر کشور ایجاد نماید.
(5) کمیسیون با در نظرداشت شرایط و امکانات برای کوچی ها، مهاجرین، اشخاص دارای معلولیت، کارمندان نمایندگی های سیاسی کشور، منسوبین عسکری و محبوسینی که از حقوق مدنی خود محروم نشده باشند، تسهیلات خاص را غرض رای دهی فراهم می نماید.


(8) کمیسیون مکلف است مواد موردضرورت را در قالب اشکال قابل دسترس  قبل از روز انتخابات در مراکز رای دهی آماده نموده و تمام سهولت های ممکنه دسترسی را جهت اشتراک رای دهندگان فراهم میسازد.


برخورداری از دسترسی ها و دسترسی فزیکی حق اشخاص دارای معلولیت است که در ماده 22، 53، 84 و 33 قانون اساسی، ماده 25 قانون حقوق وامتیازات اشخاص دارای معلولیت، ماده 9  کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت تسجیل شده است و همچنان ماده 6  کنوانسیون منع ماین های زمینی برای همکاری به قربانیان ماین های زمینی و ماده 5 کنوانسیون منع مهمات خوشه ای همکاری به قربانیان مهمات خوشه ای مطرح شده است.
مراکز رای دهی قابل دسترس نه تنها برای استفاده اشخاص دارای معلولیت مهم است بلکه سایر گروه های نیازمند به دسترسی فزیکی مانند کهن سالان و خانم های حامله نیز می توانند از چنین مراکزی با سهولت جهت انتخاب کردن و رای دادن  بخوبی استفاده کنند.
مواصفات نامزد ریاست جمهوری
ماده دهم:
1.      سلامت جسمی و روانی
مواصفات نامزد ولسی جرگه
ماده دوازدهم:
1.      سلامت روانی
شرایط و مواصفات نامزد شورای ولایتی و شورای ولسوالی
ماده سیزدهم
(2) نامزد شورای ولایتی و شورای ولسوالی دارای اوصاف ذیل می باشد:
1.      سلامت روانی
شرایط و مواصفات نامزد شاروالی
ماده پانزدهم:
(2) نامزد شاروالی دارای اوصاف ذیل باشد:
1.      سلامت جسمی و روانی
شرایط و مواصفات نامزد مجالس شاروالی
ماده شانزدهم:
(2) نامزد مجالس شاروالی دارای اوصاف ذیل باشد:
1.      سلامت روانی
حذف تمام مواصفات و اوصاف "سلامت جسمی و روانی" و "سلامت روانی" از مواد قانون انتخابات

طرح ایزاد اوصاف سلامت جسمی و روانی در مغایرت و تناقض با ماده 84 قانون اساسی مبنی بر انتخاب دو سناتور دارای معلولیت در جمع سناتوران انتخابی از جانب رییس جمهور، ماده 62 قانون اساسی مبنی بر شرایط کاندید شدن برای ریاست جمهوری، ماده 85 اوصاف عضویت در شورای ملی، ماده 15 قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت که همانا برخورداری بدون تبعیض تمام حقوق و بخصوص حقوق سیاسی و ماده 29 کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت مشارکت در زندگی سیاسی و عمومی و اسنادی دیگر که همه حق انتخابات اشخاص دارای معلولیت را تضمین نموده است، می باشد، و همچنان در مغایرت و تضاد با حقوق اشخاص دارای معلولیت در اسلام است که می بینیم که عبدالله ابن ام مکتوم با داشتن معلولیت شدید (معلولیت بینایی) چند بار جانشین حضرت محمد (ص) می شود، همه موارد دینی، قوانین ملی و اسناد بین المللی تأکید بر برخورداری و بهره مندی برابر از تمام حقوق اشخاص دارای معلولیت را دارد.
اوصاف سلامت جسمی و روانی در ماده 62 و 85 قانون اساسی نیامده است.
کرسی های اختصاص یافته برای نامزدان مستقل
ماده بیستم:
(3) ھرگاه عضو منتخب نتواند کرسی خود را اشغال نمايد و يا بنابر دلايلی کرسی خود را ترک، وفات يا استعفاء نموده و يا سمت ديگری را احراز نمايد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کميسيون مطابق لست مرتبه نامزد بعد دارای بيشترين آراء را از حوزه مربوطه معرفی می نمايد.
تفویض کرسی های حزبی
ماده بیست و سوم:
(2) ھرگاه عضو منتخب  حزب نتواند کرسی خود را اشغال نمايد و يا بنابر دلايلی کرسی خود را ترک، وفات يا استعفاء نموده و يا سمت ديگری را احراز نمايد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کميسيون مطابق احکام قانون شخص دیگری را از فهرست نامزدان حزب مربوطه انتخاب می نماید.
انتخاب نماینده شورای ولایتی
ماده بیست و پنجم:
(5) ھرگاه عضو منتخب نتواند کرسی خود را اشغال نمايد و يا بنابر دلايلی کرسی خود را ترک، وفات يا استعفاء نموده و يا سمت ديگری را احراز نمايد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کميسيون مطابق احکام  قانون شخص دیگری را از میان اعضای شورای ولایتی مربوطه انتخاب می نماید.
انتخاب نماینده شورای ولسوالی:
ماده بیست و ششم:
(5) ھرگاه عضو منتخب نتواند کرسی خود را اشغال نمايد و يا بنابر دلايلی کرسی خود را ترک، وفات يا استعفاء نموده و يا به وظیفه رسمی دیگری اشتغال ورزد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کميسيون مطابق قانون شخص دیگری را از میان اعضای شورا های ولسوالی های مربوطه انتخاب می نماید
عضو شورای ولایتی
ماده بیست و نهم:
(4) هرگاه عضو شورای ولایتی به حیث عضو مشرانو جرگه انتخاب شود یا نتواند کرسی شورای ولایتی خود را اشغال نماید و يا بنابر دلايلی کرسی را در دوره تصدی شورای ولایتی ترک، وفات يا استعفاء نموده و يابه یک وظیفه رسمی دیگر اشتغال ورزد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کرسی وی طبق لست مرتبه کمیسیون به نامزد بعدی دارای بیشترین آرا از عین جنس (ذکور یا اناث) تعلق می گیرد.
عضو شورای ولسوالی
ماده سی و دوم
(3) هرگاه عضو به حیث عضو مشرانو جرگه انتخاب شود یا نتواند کرسی شورای ولسوالی مربوطه را  اشغال نماید، يا بنابر دلايلی کرسی را در دوره تصدی شورای ولسوالی ترک، وفات يا استعفاء نموده و يابه یک وظیفه رسمی دیگر اشتغال ورزد و يا طورى معلول يا معيوب گردد که بطور دايم مانع اجرای وظيفه شود، کرسی وی طبق لست مرتبه کمیسیون به نامزدی بعدی دارای بیشترین آرا از عین جنس (ذکور یا اناث) تعلق می گیرد.
عضو شورای قریه
ماده سی و پنجم
(2)هرگاه عضو نتواند کرسی شورای قریه مربوطه را اشغال نماید، یا بنابر دلایلی کرسی را در دوره تصدی شورای قریه ترک، وفات یا استعفا نموده و یا به وظیفه رسمی دیگر اشتغال ورزد و یا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود، کرسی وی طبق لست مرتبه کمیسیون به نامزدی بعدی دارای بیشترین آرا تعلق می گیرد.
تعداد کرسی
ماده سی و هشتم
(3) هرگاه عضو نتواند کرسی خود را اشغال نماید یا بنابر دلایلی کرسی را در دوره تصدی مجلس شاروالی  ترک، وفات یا استعفا نموده یا به وظیفه رسمی دیگر اشتغال ورزد و یا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود، کمیسیون مطابق لست، نامزدی بعدی را که دارای بیشترین آرا باشد معرفی می نماید.
انتخابات فرعی
مده شصت و پنجم:
(3) هرگاه شاروال نتواند، کرسی خود را اشغال نماید یا بنابر دلایلی کرسی خود را  در دوره تصدی شاروالی ترک، وفات یا استعفا نموده یا به وظیفه رسمی دیگر اشتغال ورزد و یا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود، مشروط بر اینکه کمتر از سال به پایان کار شاروال قبلی باقی نمانده باشد، کمیسیون به منظور انتخاب شاروال جدید برای مدت باقیمانده انتخابات فرعی را برگزار می نماید.
حذف مکمل عبارت "و یا طوری معلول یا معیوب گردد که بطور دایم مانع اجرای وظیفه شود" از تمام مواد قانون انتخابات.
کاندید شدن و کاندید کردن حق اشخاص دارای معلولیت است که در برخورداری بدون تبعیض آن در ماده 22، 33، 53، 84 قانون اساسی، ماده 1 و 15 قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت، ماده 29 کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت، ماده 6 کنوانسیون منع ماین های زمینی، ماده 5 کنوانسیون منع مهمات خوشه ای تأکیده شده است.
معلولیت هیچ وقتی ناتوانی نبوده و نیست و اشخاص دارای معلولیتی زیاد در جهان وافغانستان بوده اند که وظیفه و پوست های مهم سیاسی را پیشبرده است.
محروم کردن بخشی از جامعه برمبنای معلولیت و تفاوت کدام مبنای حقوقی ندارد بلکه خود نشان دهنده درک نا درست و نا متناسب به زمان از معلولیت بوده و همچنان رعایت نکردن موازین حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت نشانه عدم پابندی آنان به تعهدات ملی و بین المللی افغانستان در عرصه معلولیت است.
و مهمتر از همه در اسلام می بینیم که عبدالله ابن ام مکتوم با وجود داشتن معلولیت بینایی (معلولیت بینایی از نوع معلولیت های شدید است) چند بار در جریان غزوات حضرت محمد (ص) جانشین پیامبر بزرگ اسلام گردیده بود. 
دست اندرکاران به جای پرداختن به تفویض کرسی بر مبنای معلولیت بهتر خواهد بود که زمینه های حضور و مشارکت آنان در یک روند انتخابات آزاد ، شفاف و قابل دسترس را فراهم نماید و همچنان قبل از رفتن به طرف رقابت های انتخاباتی و نامزدشدن مراکز اخذ کارت رای دهی و مراکز و محلات رای دهی را در روز تدویر انتخابات مهیا و مناسب به نیازمندی های اشخاص دارای معلولیت بسازند، نه اینکه ما به مسوولیت اصلی خود که همانا فراهم سازی زمینه انتخابات و مشروعیت دهی نظام با حضور گسترده همه اقشار است سر باز زده به موضوعات عامیانه، غیر حقیقی وغیر اکادمیک که یک پندار نادرست از معلولیت است، بپردازیم، اگر عوام الناس گاهی چنین چیزی را مطرح می کند گفته می توانیم که آنان از توانمندی های اشخاص دارای معلولیت اطلاع چندانی ندارند ولی  مطرح شدن چنین موضوع از جانب کسانیکه ادعای فهمیدگی، لیاقت ، مدیریت و تجربه را دارند بدور از انتضار است، پیشنویسان قانون درکمیسیون منحیث تفسیر کننده مواد 33 قانون اساسی که زمینه مشارکت اتباع افغانستان از حق رای دادن و انتخاب شدن را فراهم کند ولی برعکس پرداختن و توسل به موضوع کهنه و غیر واقعی جای تأمل و پرسش جدی را دارد.


پیشنهادات دیگر به کمیسیون مستقل انتخابات جهت حصول اطمنان از تأمین حقوق بشری اشخاص دارای معلولیت
1.      شامل نمودن موضوعات حقوق اشخاص دارای معلولیت و چگونگی برخورداری حق انتخابات آنان در بسته های آگاهی دهی کمیسیون انتخابات 
2.      ایجاد یک واحد معلولیت در جمع تشکیلات کمیسیون مستقل انتخابات مانند ایجاد واحد جندر 
3.      شامل شدن حداقل یک شخص دارای معلولیت واجد شرایط در جمع کمشنران کمیسیون مستقل انتخابات بمنظور تطبیق ماده 22 قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت مبنی براستخدام حداقل 3% کارمندان ادارات از اشخاص دارای معلولیت  و همچنان پرنمودن خلا تخصصی و مسلکی عرصه معلولیت بمنظور پیشبرد حقوق اشخاص دارای معلولیت در جریان برنامه ریزی و اطمنان از بهره مندی  حق اتخابات آنان
4.      تطبیق ماده 22 قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت مبنی بر استخدام حد اقل %3 واجدین شرایط کار در ادارات دولتی در تمام سطوح اداری و منابع بشری کمیسیون مستقل انتخابات 
5.      قابل دسترس ساختن و اولویت در انتخاب اماکن قابل دسترس مراکز رای دهی برای استفاده اشخاص دارای معلولیت در جریان تدویر انتخابات 
6.      قابل دسترس ساختن  مراکز اخذ توزیع کارت راهی دهی
7.      تلاش برای ایجاد و فراهم سازی سهولت های خط بریل و زبان اشاره برای جامعه ناشنوایان و نابینایان جامعه معلولیت بمنظور استفاده از حق رای دادن و انتخاب شدن آنان
8.      دادخواهی مشترک با سایر نهادهای برای ایجاد قانون خط بریل و زبان اشاره
9.      راه اندازی تحقیقات و مطالعات برای مشارکت بیشتر و مؤثر اشخاص دارای معلولیت در روند انتخابات
10. علاوه کردن معلولیت در دیتابیس رای دهی که در آینده دیده شود که چه مقدار اشخاص دارای معلولیت در روند انتخابات شرکت کرده اند.
نتیجه گیری:
با توجه به مواد فوق الذکر که بصورت مختصر به الزامات و مکلفیت های افغانستان در راستای زمینه سازی فرصت های حضور و مشارکت سیاسی از طریق رای دادن و انتخاب شدن  مطرح گردید، دیدیم که چقدر مکلفیت ها و دساتیر واضح دینی در حضور سیاسی اشخاص دارای معلولیت آمده است و همچنان رد هرگونه تبعیض بین اتباع افغانستان در ماده 22 قانون اساسی و مطرح شدن برخورداری از حقوق سیاسی بدون تبعیض باردیگر در ماده پانزدهم قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت و همچنان افغانستان به سه پیمان بین المللی مشخص در راستای معلولیت عضویت دارد همه تأکید بر برخورداری بدون تبعیض برای اشخاص دارای معلولیت را در همه عرصه ها وبخصوص حقوق سیاسی می طلبد.  اگر دست اندرکاران امور انتخابات مکلفیت های دینی، ملی و بین المللی اش را انجام دهد و یا در صدد انجام بهتر آن برآید و برای زمینه سازی تسهیلات و فرصت ها تلاش کنند و مواد تبعیض آمیز و مانع گستر را از قانون انتخابات و برنامه های کمیسیون مستقل انتخابات بزداید، در آن وقت که افغانستان دارای قانون جامع و فراگیر انتخاباتی بوده است که زمینه حضور همه اقشار و بخصوص اقشار آسیب پذیر اجتماعی فراهم شده است، اساس نظام مردم سالار و حاکمیت قانون بیشتر از این نهادینه می شود زیرا تمام گروه های اجتمای با حضور و مشارکت خویش سرنوشت خویش را با تعیین نمودن و انتخاب شدن رقم می زنند وبصورت آزاد، مستقیم و سری از حق رای دادن و انتخاب شدن استفاده می کنند. هرقدر مشارکت اقشار مخلتف در انتخابات بیشتر شود به همان اندازه مشروعت و مردمی بودن نظام اهمیت پیدا می کند. 
  
 نوت: این مطلب در شانزده قسمت (از 28 سرطان الی 17 اسد 1391) در روزنامه هشت صبح به نشر رسید.

[1]  http://www.iec.org.af/pdf/wolesi-pressr/dari/pressr_on_electoral_law_draft_dari.pdf
[2] قرآن کریم سوره اسرا آیه 70
[3] کتاب اسلام و معلولیت نوشته کاظم یزدانی چاپ مؤسسه آلسو کابل ص 11 سال 1389
[4] همان ماخذ صفحه 30 و 31
[5] تفسیری کبیر فخری رازی، ج11 چاپ پاکستان، ص 52
[6] مجمع البیان جلد 10 ص 437
[7] سوره حجرات آیه 11 کتاب اسلام و معلولیت ص 21
[8] ماده 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان 2004
[9] بخاطر توهین آمیز بودن کلمه معیوب و معیوبین در بین قوس کلمه (اشخاص دارای معلولیت) و (شخص دارای معلولیت)  آمده است تا هم متن اصلی حفظ شود و هم یادآوری برای جلوگیری از تکرار کلمات توهین آمیز باشد.
[10] ماده 53  قانون اساسی
[11] ماده 84 بند 3 قانون اساسی
[12] ماده اول قانون حقوق و امتیازات معلولین صفحه اول جریده رسمی شماره 1037 مورخ 16 / 6/ 1389
[13] ماده پانزدهم قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت جریده رسمی شماره 1037 سال 1389
[14] ماده 25 کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی 1966
[15] افغانستان در سطح ملی تمام مراحل الحاق کنوانسیون را تکمیل نموده و در جریده رسمی فوق العاده 1052 نیزنشرگردیده است.
[16]منتشره جریده رسمی فوق العاده شماره 1052  کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت ماده 29 مصوب 13 دسمبر 2006 مجمع عمومی سازمان ملل متحد
[17] بند دوم ماده ی پنجم برابری و عدم تبعیض کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت
[18] بند سوم ماده ششم کنوانسیون منع ماین های ضد پرسونل
[19] بند اول ماده پنجم کنوانسیون منع مهمات خوشه ای
[20] ماده 33 قانون اساسی
[21] بند پنجم ماده پنجاهم قانون انتخابات شماره فوق العاده جریده رسمی 829
[22]  بند دوم ماده شانزدهم محل رای دهی قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 850 سال 2005
[23] بند پنجم ماده چهل و پنجم آغاز و ختم رای گیری قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 850 سال 2005
[24] ماده چهارم بند دوم مراکز و محلات رای دهی دستورالعمل رای دهی کمیسیون مستقل انتخابات مصوب 26 نومبر 2008 . http://www.iec.org.af/pdf/legalframework/regulations/dari/RegulationOnPollingDari.pdf?phpMyAdmin=5918814359a9c7d86aecbc64a35a592d&phpMyAdmin=84dcac90c9ded2016426264a0e469bc0
[25] بند و ماده هشتم اجازه حضور دستورالعمل رای دهی کمیسیون مستقل انتخابات مصوب 26 نومبر 2008
[26] ماده یازدهم بندهای سوم و چهارم دستورالعمل رای دهی کمیسیون مستقل انتخابات مصوب 26 نومبر 2008
[27] بند دوم ماده چهاردهم محل رای دهی قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 1012 سال 2010
[28] ماده بیست و دوم بند سوم قانون انتخابات منتشره جریده رسمی شماره 1012 سال 2010
[29] ماده 22 بند 3 و 4، ماده 25 بند 5، ماده 26 بند5 ، ماده 29 بند 4، ماده 32 بند 3، ماده 35 بند 2، ماده 37 بند 1 و 2 و ماده 40 بند 4 
[30] http://www.iec.org.af/pdf/plan/updated_iec_five_year_strategic_plan_05_june_2012_dari.pdf
[31] صحفه 8 پلان استراتژیک پنج ساله کمیسیون مستقل انتخابات 1391 – 1396.
[32] بند اول ماده سوم حق و تکلیف رای دهند مسوده قانون انتخابات
[33] بند دوم ماده سوم حق و مکلفیت رای دهنده مسوده قانون انتخابات
[34] ماده دهم بند دوم مواصفات نامزد ریاست جمهوری و بند اول اوصاف شاروال مسوده قانون انتخابات
[35] ماده های: 12، 13، 15 و 16 مسوده قانون انتخابات 
[36] بند سوم، فقره دوم، ماده بیست و پنجم مسوده قانون انتخابات
[37] نوابغ و مشاهیر معلول جهان گردآورنده منصور برجیان، چاپ سوم سروش (انتشارات صدا و سیما) ص 46
[38] ماده اول کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت مصوب 13 دسمبر 2006 مجمع عمومی سازمان ملل متحد
[39] ماده دوم بند اول قانون حقوق و امتیازات اشخاص دارای معلولیت

هیچ نظری موجود نیست: