با مطرح شدن گستردهی مدل
اجتماعی و حقوق بشر محوری معلولیت در جهان، هر روز رسیدگی به حقوق بشری اشخاص
دارای معلولیت بخود ابعاد وسیع می گیرد و معلولیت را همه شمول و فراگیر می سازد.
بعد از تصویب کنوانسیون
بین المللی حقوق اشخاص دارای معلولیت در 13 دسمبر 2006 در مجمع عمومی سازمان ملل
متحد و همچنان لازم الاجرایی شدنش درمی 2008 توجهی جهان به معلولیت بیشتر گردیده
است.
سازمان ملل متحد به مناسبت
روز جهانی اشخاص دارای معلولیت، با توجه به اهمیت و اولویت موجود- شعار های متناسب
را برای تطبیق و دادخواهی هر ساله مطرح می کند و براساس همان شعار؛ تجلیل ها و گرامی داشت های مختلف و
متنوع درسراسرجهان، برگزارمیشود؛ چنانچه در سال 2008 شعار جهانی را برمحور
کنوانسیون و کرامت و عدالت برای همهی ما، عنوان نمود؛ زیرا در آن سال، کنوانسیون
لازم الاجرایی گردید و از تمامی کشورهای جهان خواسته شد تا کنوانسیون را تصویب
نموده، مطابق به آن دست به تعدیل و ایجاد قوانین جدید زده تا حقوق و کرامت انسانی
اشخاص دارای معلولیت؛ تضمین و نهادینه گردد.
شعارهای که تاکنون برای هر سال عنوان گردیده
است:
1997: "هنر، ورزشها
و معلولیتها"
1998: "هنر، فرهنگ و
زندگی مستقل"
1999: "دسترسی برای
همه در هزارهی جدید"
2000: " تکنالوژی
معلوماتی را برای همه قابل دسترس بسازیم"
2001: "برابری و
مشارکت کامل" ( تقاضا برای روش جدید، جهت تشخیص پیشرفت و ارزیابی دست آوردها)
2002: " زندگی مستقل
و معیشیت دوامدار"
2003: " یک صدا از
خود ما"
2004: " هیچ چیزی در
بارهی ما بدون ما نیست"
2005: " حقوق اشخاص
دارای معلولیت: عمل در توسعه"
2006: " قابل دسترس
بودن اطلاعات و معلومات"
2007:" کار مناسب
برای اشخاص دارای معلولیت"
2008: " کنوانسیون
حقوق اشخاص دارای معلولیت: کرامت و عدالت برای همه ما"
2009: "توانمندسازی
اشخاص دارای معلولیت و جامعه درجهان؛ مطابق به اهداف توسعه ای هزارهی سوم"
2010: "ادامهی
تعهد" (شمولیت معلولیت در اهداف توسعهای هزارهی سوم تاسال 2015 و بعد
ازآن.)
2011: "باهم برای
جهان بهتربرای همه" (شمولیت اشخاص دارای معلولیت درتوسعه.)
2012: "با رفع موانع،
جامعهی فراگیر و قابل دسترس برای همه بسازیم"
به سلسلهی انتخاب شعار
برای روزجهانی اشخاص دارای معلولیت؛ در سال 2009 این بار ملل متحد شعار "توانمند
سازی اشخاص دارای معلولیت و جامعه در جهان، مطابق به اهداف توسعه ای هزارهی
سوم" را برای فراگیر بودن معلولیت، جهت توانمند سازی اشخاص دارای معلولیت
و جامعه مطرح نمود که با تطبیق تمام مواد و مفاد اهداف توسعه ای هزارهی سوم-
اشخاص دارای معلولیت جز اجتماع شده و هر دو نسبت به هم مسوولیت های مشترک دو جانبه
دارند.
توانمندی هر دو برای جامعه،
امریست بس ضروری و با مطرح شدن مدل اجتماعی معلولیت که جامعه هم می تواند معلولیت
زدا باشد و هم معلولیت زا، جامعه و معلولیت با هم همکار بوده و در زندگی اجتماعی
مساویانه سهم می گیرند.
در این سال، ملل متحد با
انتخاب این شعاردر روز این موضوع را برجسته می کند که جامعه و اشخاص دارای معلولیت
را توانمند سازیم، با تطبیق تمام ماده های اهداف توسعهای هزارهی سوم؛ جهانی به وجود
آید که حتا دیگر کسی از سواد ابتدایی رنج نبرده و محروم نگردد و هر کشور مکلف است
تا مواد آن را به صورت فراگیر عملی نماید.
کشور های جهان، متعهد
گردیده اند تا تمام مواد آن را تا سال 2015 تطبیق نمایند و افغانستان نیز به این
اهداف متعهد است تا مواد آنرا عملی نماید.
اهداف توسعه ای هزارهی
سوم، بدون مشارکت کامل و شمولیت مؤثر اشخاص دارای معلولیت، درتمام مراحل آن قابل
حصول نیست.
چارچوب ها، وسایل و
میکانیزم موجود اهداف توسعه ای هزارهی سوم، فرصت های خوبی را برای اشخاص دارای
معلولیت فراهم می کند.
تلاش ها برای حصول اطمینان
از مشارکت اشخاص دارای معلولیت باید در سطوح مختلف ملی، منطقوی و بین المللی در
نظر گرفته شود.
بطور خلص به هر مادهی اهداف
توسعهای هزارهی سوم و رابطهی آن با معلولیت و اشخاص دارای معلولیت، نظر گذرا می
اندازیم تا دیده شود که چرا تطبیق همگانی اهداف توسعه ای هزارهی سوم با معلولیت
مهم است و باید بهصورت فراگیر تطبیق شود.
نخست/ ریشه کن ساختن گرسنهگی و فقرشدید:
از آنجایی که رابطهی
نزدیک بین معلولیت، گرسنهگی و فقر وجود دارد، بناءً تطبیق فراگیر آن در سطوح
مختلف برای جلوگیری از معلولیت بسیار مهم است، معلولیت های زیادی است که ناشی از
سوء تغذی در دوران بارداری و شیردهی می شود، فقر شدید نیز باعث معلولیت و محرومیت
اشخاص دارای معلولیت در جامعه می شود و هم معلولیت می تواند باعث فقر شود.
بسیار ضروری است تا اشخاص
دارای معلولیت و موضوع معلولیت در روند های فقر زدایی و گرسنهگی شامل شود تا هم از معلولیت احتمالی بعدی و از هم فقر
جلوگیری شود.
دوم/ تحقق آموزش ابتدایی
جهانی:
عدم آگاهی و بی سوادی،
عامل دیگریاست که باعث معلولیت می شود و آموزش؛ وسیله یی است برای شمولیت اجتماعی
وخودکفایی اقتصادی اشخاص دارای معلولیت.
همانگونه که آموزش حق
همگان بوده بناءً اشخاص دارای معلولیت از این امر مستثنا شده نمی تواند و باید از
این حق مسلم بشری اش مستفید گردد که باید آموزش فراگیر و اختصاصی کتگوری های مختلف
اشخاص دارای معلولیت جداً مد نظر گرفته شود.
سوم/ ارتقای برابری جنسیتی
و توانمندسازی زنان:
همانطوری که هنوز هم در
بسیاری از نقاط جهان، زنان با تبعیض رو به رو اند و زنان دارای معلولیت از تبعیض
مضاعف رنج می برند. پس تساوی حقوق و توانمند سازی زنان دارای معلولیت نیز بسیار
مهم است تا مانند سایرین باید دسترسی یکسان به فرصت ها و سهولت های صحی، آموزشی ،
کاریابی ... داشته باشد.
تطبیق فراگیر اهداف توسعه
ای هزارهی سوم، نقش مهم را در برابری جنسیتی و تعصب زدایی برای زنان مهیا می کند.
چهارم/ کاهش مرگ و میر
کودکان:
تطبیق برنامههای جلوگیری
از مرگ و میر کودکان برای معلولیت زدایی و توجه به صحت مادران، در این زمینه برای
معلولیت و جامعه بسیار مهم است.
پنجم/ بهبود صحت مادران:
عدم صحتمندی مادران نیز
باعث معلولیت در دوران حمل و بعد از آن می گردد، توجه به سلامتی و صحتمندی مادران
برای معلولیت زدایی مهم است تا کودکان معلول بدنیا نیامده و هم مادر، خود به معلولیت
دچارنشده و از مرگ و میر مادران جلوگیری بعمل آید تا کودکان بهتر مورد حمایت قرار
گیرد.
ششم/ مبارزه علیه بیماری
ایدز، مالاریا و سایر امراض:
امراض رابطهی مستقیم با
معلولیت دارد، ایدز نیز مانند دیگر امراض مثل سرطان، توبرکلوز وغیره اگر مورد
تداوی و پیشگیری قرارنگیرد باعث معلولیت های مختلف شده که خود باعث فقر می گردد.
هفتم/ اطمینان از پایداری
محیط زیست:
محیط زیست، عامل دیگری است
که برای صحتمندی همه، مهم است. آلودگی محیط زیست، باعث امراض شده و امراض باعث
معلولیت می گردد؛ بناءً مبارزهی همهگانی برای صفایی محیط زیست و جلوگیری از
معلولیت مهم است.
هشتم/ ایجاد مشارکت جهانی
برای توسعه:
همانطوریکه درجهان رابطهی
همه جانبه موجود است، بسیاری موضوعات همه شمول بوده بناءً معلولیت در صدر توجهات
همهگانی جهان قراردارد تا مبارزهی مشترک بر علیه امراض، تدابیر و برنامه های
بهبود صحت مادران، کاهش مرگ و میر کودکان و مادران، مبارزه با فقر و گرسنگی،
آموزش، برابری جنسیتی و توجه به محیط زیست، نیازمند برنامهی مشترک همهی جهان می باشد .
نوت: این مقاله قبلاً در مجلات تلاش و تربیت چاپ گردیده بود اما باردیگر با تغییرات و تجدید اندکی در فصلنامه آرمان شهدا و معلولین دور دوم، شماره ی دوازدهم زمستان 1391 به نشر رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر